ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بهمناسبت میلاد با سعادت حضرت امام رضا (ع) و هفته قوه قضائیه انجام شد
موافقت رهبر انقلاب با عفو یا تخفیف مجازات تعدادی از محکومان
بهمناسبت سالروز میلاد با سعادت حضرت امام علیبنموسیالرضا علیهالسلام و هفته قوه قضائیه، رهبر انقلاب اسلامی با عفو یا تخفیف و تبدیل مجازات پنج هزار و یکصد و پنجاه و شش نفر (۵۱۵۶) از محکومان محاکم عمومی و انقلاب، سازمان قضایی نیروهای مسلح و تعزیرات حکومتی موافقت کردند.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حجتالاسلام والمسلمین رئیسی رئیس قوه قضائیه به مناسبت فرا رسیدن سالروز میلاد حضرت امام رضا علیهالسلام و هفته قوهقضائیه در نامهای به رهبر انقلاب اسلامی پیشنهاد عفو یا تخفیف و تبدیل مجازات این محکومان را که پروندههای عفو آنان در کمیسیون عفو و بخشودگی بررسی شده و واجد شرایط لازم تشخیص داده شدهاند، ارائه کرد که این پیشنهاد در اجرای بند ۱۱ اصل ۱۱۰ قانون اساسی مورد قبول حضرت آیتالله خامنهای قرار گرفت.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حجتالاسلام والمسلمین رئیسی رئیس قوه قضائیه به مناسبت فرا رسیدن سالروز میلاد حضرت امام رضا علیهالسلام و هفته قوهقضائیه در نامهای به رهبر انقلاب اسلامی پیشنهاد عفو یا تخفیف و تبدیل مجازات این محکومان را که پروندههای عفو آنان در کمیسیون عفو و بخشودگی بررسی شده و واجد شرایط لازم تشخیص داده شدهاند، ارائه کرد که این پیشنهاد در اجرای بند ۱۱ اصل ۱۱۰ قانون اساسی مورد قبول حضرت آیتالله خامنهای قرار گرفت.
فصیحی پس از 57 سال دومین دونده دو 100 متر در المپیک
از توکیو تا توکیو با سیمین و فرزانه
گروه ورزشی/ فرزانه فصیحی، دونده ماده ۱۰۰ متر ایران با استفاده از بند «یونیورسالیتی» سهمیه المپیک گرفت و بهعنوان نهمین سهمیه زنان در المپیک توکیو2020 حضور خواهد داشت. فصیحی دومین ورزشکار زن تاریخ ورزش ایران در رشته دو 100 متر در المپیک خواهد بود. سیمین صفامهر اولین دونده ۱۰۰ متر تاریخ ایران در المپیک ۱۹۶۴ توکیو بود و حالا حدود ۵۷ سال بعد فصیحی هم در این ماده در بزرگترین آوردگاه ورزش جهان حاضر خواهد بود. فصیحی قهرمان و رکورددار دوی ۶۰ متر ایران است که در سال ۲۰۱۶ مدال نقره بخش تیمی رشته دوی ۴ در ۴۰۰ متر امدادی هفتمین دوره مسابقات قهرمانی دوومیدانی داخل سالن آسیا و در سال ۲۰۱۸ مدال برنز رشته دوی ۶۰ متر هشتمین دوره مسابقات قهرمانی دوومیدانی داخل سالن آسیا را در اختیار دارد. با اضافه شدن فصیحی، تیم دوومیدانی زنان و مردان ایران در المپیک توکیو 3 نماینده خواهد داشت؛ احسان حدادی در رشته پرتاب دیسک و حسن تفتیان در ماده دوی ۱۰۰ متر. تعداد سهمیههای ایران(با در نظر گرفتن سهمیه فصیحی) به ۶۵ رسید و رکورد المپیک ریو (64 سهمیه) شکسته شد. البته یک سهمیه کاراته بهدلیل دوپینگ، در معرض خطر قرار دارد و ممکن است که این سهمیه از دست برود اما مهدی پیرجهان دونده ۴۰۰ متربا مانع هم تاکنون از طریق رنکینگ سهمیه به دست آورده که برای المپیکی دانستن این دونده باید تا هشتم تیرماه و اعلام رنکینگ نهایی فدراسیون جهانی صبر کرد.
«ایران» از بازدهی بازارهای پنجگانه در بهار1400 گزارش میدهد
فصل متفاوت بازارها
سیاوش رضایی
خبرنگار
پس از فراز و نشیب بازارهای مختلف درسال گذشته، چهره بازارهای پنجگانه سرمایهگذاری درنخستین فصل سالجاری تغییر زیادی پیدا کرده است. درفصل بهار 1400، برخلاف سالهای گذشته بازدهی اکثر بازارها منفی بود، به طوری که دوباره بازارپول یا همان سپردههای بانکی در صدر بازدهی بازارها نشست.
در این فصل بهدلیل رخدادهای اقتصادی متعدد و همچنین رشد شاخصهای قیمتی دربرخی از بازارها، اغلب بازارها با افت شاخص قیمت مواجه شدند. در بهار امسال، ازمیان بازارهای ارز، طلا، مسکن، سهام و پول (سپرده بانکی) تنها دو بازار پول و ارز بازدهی مثبت داشتهاند و سه بازاردیگر با بازدهی منفی مواجه شدهاند، بهطوری که بورس با بازدهی منفی 10.6 درصد در انتهای این جدول قرارگرفته است. این درحالی است که درسالهای اخیر بهطور معمول بازار سهام با فاصله زیادی از سایربازارها در صدر سوددهی قرارداشت.
بهدلیل شرایط خاص اقتصادی کشور، سرمایهگذاران برای انتخاب بازاری مطمئن با بازدهی مثبت درانتظار تعیین تکلیف مسائلی مانند انتخابات ریاست جمهوری و مذاکرات برجام بودند که در روز 28 خرداد ماه، تکلیف انتخابات با پیروزی ابراهیم رئیسی مشخص شد. ولی همچنان مذاکرات برجام و لغو تحریمها بهعنوان یک متغیرمهم و تأثیرگذار دراقتصاد ایران درهالهای از ابهام قراردارد.
برهمین اساس طی ماههای اخیر بخشی از نقدینگی سرگردان کشور درحسابهای بانکی پارک شده است تا پس از به ثبات رسیدن شرایط درخصوص خروج یا باقی ماندن درشبکه بانکی تصمیم بگیرند.
آنطور که کارشناسان اقتصادی پیشبینی میکنند درسالجاری، وضعیت بازارها متفاوت از سالهای قبل خواهد بود.
بازار سهام به گمان بسیاری از صاحبنظران بورسی پتانسیلهای زیادی برای رشد مجدد دارد که بالفعل شدن این ظرفیت به شرایط ویژه و برنامههای دولت سیزدهم بستگی دارد. درخصوص سایر بازارها مانند ارز، طلا و مسکن نیز طبق برنامههای اولیهای که ازسوی منتخب مردم درانتخابات ریاست جمهوری اعلام شده است، دولت آینده قصد دارد تا جذابیتهای این بازارها را از بین ببرد.
سپرده بانکی در صدر
در بهار امسال در شرایطی که جذابیت سایر بازارهای موازی افت قابل توجهی پیدا کرده است، بازدهی سپردههای بانکی که درطول سالهای گذشته همواره درانتهای جدول بازدهیها قرارداشت، دوباره به صدر بازگشته است.
طبق آخرین تصمیم شورای پول و اعتبار حداکثر نرخ سود سپردههای بانکی دو ساله 18 درصد تعیین شده است و بدین ترتیب در سه ماهه نخست سال، سپردهگذاران بانکی 4.5 درصد بازدهی کسب کردهاند. البته این درحالی است که درسالهای اخیر، عمده سپردهگذاران، دارایی خود را درصندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت نزد بانکهای مختلف سپردهگذاری میکنند که بهطور متوسط سالانه بیش از 20 درصد سود میدهد.
بدین ترتیب اگر متوسط نرخ سود 20 درصدی را برای سپردههای بانکی لحاظ کنیم، درفصل بهار امسال، سپردهگذاران 5 درصد بازدهی دریافت کردهاند.
با این حال به اعتقاد کارشناسان اقتصادی با توجه به نرخ تورم جاری، هرچند سپردههای بانکی بهدلیل رکود در سایر بازارهای دارایی بالاترین بازدهی را داشته است، اما سپردهگذاران نرخ سود منفی دریافت میکنند. به این معنا که نرخ سود متوسط 20 درصدی درمقایسه با تورم سالانه 43 درصدی خرداد ماه امسال، 23 درصد کمتر است و درواقع سپردهگذاران سالانه 23 درصد از ارزش سپرده خود را از دست میدهند.
ارز دوم شد
درحالی که تا اوایل خرداد ماه، نرخ دلار دربازار نسبت به انتهای سال گذشته روند نزولی نشان میداد، اما رشد دوباره و تدریجی نرخ این ارز باعث شد تا درمجموع دربهار امسال، بازار ارز جزو بازارهای با بازدهی مثبت قرار گیرد.
درآخرین روز کاری سال گذشته نرخ دلار امریکا با 23 هزار و 963 تومان بسته شد که این عدد در روز 31 خرداد ماه امسال به 24 هزار و 99 تومان رسید و بدین ترتیب دلاردرسه ماهه نخست سال 136 تومان معادل 56 صدم درصد رشد داشت.
با این حال بررسی سایر ارزهای پرطرفدار بازار نشان میدهد که عمده ارزها روند نزولی خود را ادامه دادهاند. برای مثال یورو دراین دوره زمانی 405 تومان معادل 1.4 درصد افت قیمت داشته است. به گونهای که یورو از 28 هزار و 282 تومان انتهای سال گذشته درآخرین روز خرداد ماه به 27 هزار و 877 تومان رسیده است. اما با ملاک قراردادن دلار امریکا بهعنوان شاخص اصلی بازار ارز، شاهد رشد کم جان و اندک این بازار درفصل بهار امسال هستیم.
بازار مسکن در رتبه سوم
طبق تازهترین گزارش منتشر شده بانک مرکزی، در اردیبهشت ماه امسال، متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران به 28 میلیون و 800 هزارتومان رسیده است که این رقم نسبت به ماه قبل 1.8 درصد کاهش و نسبت به ماه مشابه سال قبل 69.7 درصد افزایش نشان میدهد. دراین ماه تعداد معاملات آپارتمانهای مسکونی شهر تهران به 3.9 هزار واحد مسکونی رسید که نسبت به ماه قبل 88.1 درصد افزایش و نسبت به ماه مشابه سال قبل 65.2 درصد کاهش داشته است. این درحالی است که در اسفندماه سال گذشته متوسط قیمت هرمترمربع واحد مسکونی درپایتخت 30 میلیون و 270 هزارتومان اعلام شده بود.
هرچند هنوز گزارش خرداد ماه تحولات بازارمسکن ازسوی بانک مرکزی منتشر نشده است، اما با توجه به روندی که معاملات و قیمت مسکن درماههای اخیر داشته است، نمیتوان انتظار تغییر شگرفی داشت.
برهمین اساس با درنظر گرفتن مبلغ متوسط 28 میلیون و 800 هزار تومانی اردیبهشت، بازدهی این بازار نیز منفی بوده است بهطوری که قیمت هرمتر مربع واحد مسکونی دردوماه یک میلیون و 470 هزارتومان معادل 4.8 درصد افت داشته است. بدین ترتیب درمیان بازارها، مسکن ازنظر بازدهی در رتبه سوم قرارگرفته است.
سکه درجایگاه چهارم
بررسی تحولات قیمتی بازار سکه طلا درماههای اخیر نشان دهنده افت و خیززیادی است. در اردیبهشت ماه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید افت قیمت بالایی را تجربه کرد و حتی به کانال قیمتی 9 میلیون تومان هم رسید، اما بهدلیل انتظارات تورمی، روند به نسبت صعودی نرخ ارز و همچنین بالا ماندن بهای جهانی هر اونس طلا، سکه دوباره به کانال 10 میلیون تومان بازگشت. با این حال مقایسه قیمت سکه با انتهای سال گذشته حاکی از افت قابل توجه قیمت این کالاست.
درحالی که درآخرین روز کاری سال گذشته سکه تمام بهارآزادی طرح جدید 11 میلیون و 240 هزارتومان ارزشگذاری شده بود، در روز 31 خرداد ماه امسال سکه به 10 میلیون و 323 هزارتومان رسید که با وجود رشد قیمت درهفتههای اخیر، بازدهی سه ماهه آن به منفی 8.1 درصد میرسد. دراین سه ماه قیمت سکه 911 هزار و 800 تومان افت داشته است.
بررسی بازدهی قیمت طلای 18 عیار نیز نشان دهنده منفی بودن آن است، به طوری که هر گرم طلای 18 عیار درفصل بهار امسال، 4.6 درصد افت قیمت داشته است. در انتهای سال گذشته قیمت این کالا یک میلیون و 85 هزار و 500 تومان بود که درانتهای خرداد ماه به یک میلیون و 35 هزار و 200 تومان عقبگرد داشته است.
بورس آخر شد
هرچند طی یک هفته کاری اخیر، شاخص بورس به رنگ سبز درآمده و سهامداران را امیدوارکرده است، ولی بررسی بازدهی فصلی این بازارنشان میدهد که بورس تهران دربهار امسال منفیترین بازده را داشته است. دراین فصل شاخص کل بورس با افت 138 هزار و 993 واحدی 10.6 درصد کاهش داشته است.
درآخرین روز کاری سال گذشته شاخص کل بورس تهران یک میلیون و 307 هزار و 657 واحد را نشان میداد که در31 خرداد ماه امسال به یک میلیون و 168 هزار و 664 واحد رسیده است.
البته همان طور که اشاره شد، در روزهای اخیر شاخص دوباره میل بهصعود پیدا کرده است بهگونهای که در روز دوم تیرماه توانست پساز مدتها کانال 1.2 میلیون واحدی را پس بگیرد.
خبرنگار
پس از فراز و نشیب بازارهای مختلف درسال گذشته، چهره بازارهای پنجگانه سرمایهگذاری درنخستین فصل سالجاری تغییر زیادی پیدا کرده است. درفصل بهار 1400، برخلاف سالهای گذشته بازدهی اکثر بازارها منفی بود، به طوری که دوباره بازارپول یا همان سپردههای بانکی در صدر بازدهی بازارها نشست.
در این فصل بهدلیل رخدادهای اقتصادی متعدد و همچنین رشد شاخصهای قیمتی دربرخی از بازارها، اغلب بازارها با افت شاخص قیمت مواجه شدند. در بهار امسال، ازمیان بازارهای ارز، طلا، مسکن، سهام و پول (سپرده بانکی) تنها دو بازار پول و ارز بازدهی مثبت داشتهاند و سه بازاردیگر با بازدهی منفی مواجه شدهاند، بهطوری که بورس با بازدهی منفی 10.6 درصد در انتهای این جدول قرارگرفته است. این درحالی است که درسالهای اخیر بهطور معمول بازار سهام با فاصله زیادی از سایربازارها در صدر سوددهی قرارداشت.
بهدلیل شرایط خاص اقتصادی کشور، سرمایهگذاران برای انتخاب بازاری مطمئن با بازدهی مثبت درانتظار تعیین تکلیف مسائلی مانند انتخابات ریاست جمهوری و مذاکرات برجام بودند که در روز 28 خرداد ماه، تکلیف انتخابات با پیروزی ابراهیم رئیسی مشخص شد. ولی همچنان مذاکرات برجام و لغو تحریمها بهعنوان یک متغیرمهم و تأثیرگذار دراقتصاد ایران درهالهای از ابهام قراردارد.
برهمین اساس طی ماههای اخیر بخشی از نقدینگی سرگردان کشور درحسابهای بانکی پارک شده است تا پس از به ثبات رسیدن شرایط درخصوص خروج یا باقی ماندن درشبکه بانکی تصمیم بگیرند.
آنطور که کارشناسان اقتصادی پیشبینی میکنند درسالجاری، وضعیت بازارها متفاوت از سالهای قبل خواهد بود.
بازار سهام به گمان بسیاری از صاحبنظران بورسی پتانسیلهای زیادی برای رشد مجدد دارد که بالفعل شدن این ظرفیت به شرایط ویژه و برنامههای دولت سیزدهم بستگی دارد. درخصوص سایر بازارها مانند ارز، طلا و مسکن نیز طبق برنامههای اولیهای که ازسوی منتخب مردم درانتخابات ریاست جمهوری اعلام شده است، دولت آینده قصد دارد تا جذابیتهای این بازارها را از بین ببرد.
سپرده بانکی در صدر
در بهار امسال در شرایطی که جذابیت سایر بازارهای موازی افت قابل توجهی پیدا کرده است، بازدهی سپردههای بانکی که درطول سالهای گذشته همواره درانتهای جدول بازدهیها قرارداشت، دوباره به صدر بازگشته است.
طبق آخرین تصمیم شورای پول و اعتبار حداکثر نرخ سود سپردههای بانکی دو ساله 18 درصد تعیین شده است و بدین ترتیب در سه ماهه نخست سال، سپردهگذاران بانکی 4.5 درصد بازدهی کسب کردهاند. البته این درحالی است که درسالهای اخیر، عمده سپردهگذاران، دارایی خود را درصندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت نزد بانکهای مختلف سپردهگذاری میکنند که بهطور متوسط سالانه بیش از 20 درصد سود میدهد.
بدین ترتیب اگر متوسط نرخ سود 20 درصدی را برای سپردههای بانکی لحاظ کنیم، درفصل بهار امسال، سپردهگذاران 5 درصد بازدهی دریافت کردهاند.
با این حال به اعتقاد کارشناسان اقتصادی با توجه به نرخ تورم جاری، هرچند سپردههای بانکی بهدلیل رکود در سایر بازارهای دارایی بالاترین بازدهی را داشته است، اما سپردهگذاران نرخ سود منفی دریافت میکنند. به این معنا که نرخ سود متوسط 20 درصدی درمقایسه با تورم سالانه 43 درصدی خرداد ماه امسال، 23 درصد کمتر است و درواقع سپردهگذاران سالانه 23 درصد از ارزش سپرده خود را از دست میدهند.
ارز دوم شد
درحالی که تا اوایل خرداد ماه، نرخ دلار دربازار نسبت به انتهای سال گذشته روند نزولی نشان میداد، اما رشد دوباره و تدریجی نرخ این ارز باعث شد تا درمجموع دربهار امسال، بازار ارز جزو بازارهای با بازدهی مثبت قرار گیرد.
درآخرین روز کاری سال گذشته نرخ دلار امریکا با 23 هزار و 963 تومان بسته شد که این عدد در روز 31 خرداد ماه امسال به 24 هزار و 99 تومان رسید و بدین ترتیب دلاردرسه ماهه نخست سال 136 تومان معادل 56 صدم درصد رشد داشت.
با این حال بررسی سایر ارزهای پرطرفدار بازار نشان میدهد که عمده ارزها روند نزولی خود را ادامه دادهاند. برای مثال یورو دراین دوره زمانی 405 تومان معادل 1.4 درصد افت قیمت داشته است. به گونهای که یورو از 28 هزار و 282 تومان انتهای سال گذشته درآخرین روز خرداد ماه به 27 هزار و 877 تومان رسیده است. اما با ملاک قراردادن دلار امریکا بهعنوان شاخص اصلی بازار ارز، شاهد رشد کم جان و اندک این بازار درفصل بهار امسال هستیم.
بازار مسکن در رتبه سوم
طبق تازهترین گزارش منتشر شده بانک مرکزی، در اردیبهشت ماه امسال، متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران به 28 میلیون و 800 هزارتومان رسیده است که این رقم نسبت به ماه قبل 1.8 درصد کاهش و نسبت به ماه مشابه سال قبل 69.7 درصد افزایش نشان میدهد. دراین ماه تعداد معاملات آپارتمانهای مسکونی شهر تهران به 3.9 هزار واحد مسکونی رسید که نسبت به ماه قبل 88.1 درصد افزایش و نسبت به ماه مشابه سال قبل 65.2 درصد کاهش داشته است. این درحالی است که در اسفندماه سال گذشته متوسط قیمت هرمترمربع واحد مسکونی درپایتخت 30 میلیون و 270 هزارتومان اعلام شده بود.
هرچند هنوز گزارش خرداد ماه تحولات بازارمسکن ازسوی بانک مرکزی منتشر نشده است، اما با توجه به روندی که معاملات و قیمت مسکن درماههای اخیر داشته است، نمیتوان انتظار تغییر شگرفی داشت.
برهمین اساس با درنظر گرفتن مبلغ متوسط 28 میلیون و 800 هزار تومانی اردیبهشت، بازدهی این بازار نیز منفی بوده است بهطوری که قیمت هرمتر مربع واحد مسکونی دردوماه یک میلیون و 470 هزارتومان معادل 4.8 درصد افت داشته است. بدین ترتیب درمیان بازارها، مسکن ازنظر بازدهی در رتبه سوم قرارگرفته است.
سکه درجایگاه چهارم
بررسی تحولات قیمتی بازار سکه طلا درماههای اخیر نشان دهنده افت و خیززیادی است. در اردیبهشت ماه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید افت قیمت بالایی را تجربه کرد و حتی به کانال قیمتی 9 میلیون تومان هم رسید، اما بهدلیل انتظارات تورمی، روند به نسبت صعودی نرخ ارز و همچنین بالا ماندن بهای جهانی هر اونس طلا، سکه دوباره به کانال 10 میلیون تومان بازگشت. با این حال مقایسه قیمت سکه با انتهای سال گذشته حاکی از افت قابل توجه قیمت این کالاست.
درحالی که درآخرین روز کاری سال گذشته سکه تمام بهارآزادی طرح جدید 11 میلیون و 240 هزارتومان ارزشگذاری شده بود، در روز 31 خرداد ماه امسال سکه به 10 میلیون و 323 هزارتومان رسید که با وجود رشد قیمت درهفتههای اخیر، بازدهی سه ماهه آن به منفی 8.1 درصد میرسد. دراین سه ماه قیمت سکه 911 هزار و 800 تومان افت داشته است.
بررسی بازدهی قیمت طلای 18 عیار نیز نشان دهنده منفی بودن آن است، به طوری که هر گرم طلای 18 عیار درفصل بهار امسال، 4.6 درصد افت قیمت داشته است. در انتهای سال گذشته قیمت این کالا یک میلیون و 85 هزار و 500 تومان بود که درانتهای خرداد ماه به یک میلیون و 35 هزار و 200 تومان عقبگرد داشته است.
بورس آخر شد
هرچند طی یک هفته کاری اخیر، شاخص بورس به رنگ سبز درآمده و سهامداران را امیدوارکرده است، ولی بررسی بازدهی فصلی این بازارنشان میدهد که بورس تهران دربهار امسال منفیترین بازده را داشته است. دراین فصل شاخص کل بورس با افت 138 هزار و 993 واحدی 10.6 درصد کاهش داشته است.
درآخرین روز کاری سال گذشته شاخص کل بورس تهران یک میلیون و 307 هزار و 657 واحد را نشان میداد که در31 خرداد ماه امسال به یک میلیون و 168 هزار و 664 واحد رسیده است.
البته همان طور که اشاره شد، در روزهای اخیر شاخص دوباره میل بهصعود پیدا کرده است بهگونهای که در روز دوم تیرماه توانست پساز مدتها کانال 1.2 میلیون واحدی را پس بگیرد.
دولت از تمهیدات واکسیناسیون و تهیه و توزیع واکسن ایرانی و خارجی میگوید
درتکاپوی واکسن
فریبا خاناحمدی
خبرنگار
مطابق آخرین آمارهای وزارت بهداشت در روزهای منتهی به هفته گذشته، تنها یک میلیون و 300 هزار نفر در انتظار نوبت دوم واکسن هستند و با ورود محموله اخیر یک میلیون دوزی حتی بیشتر از نیاز کشور برای تزریق دوز دوم واکسن در اختیار شبکههای بهداشت سراسر کشور قرار میگیرد. و گزارش میدانی ما از تسریع تزریق دوز اول سالمندان بالای 70 سال و تزریق دوز دوم در مراکز تجمیعی حکایت دارد. در همین زمینه سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا روز گذشته به کسانی که دوز اول واکسن را دریافت کردهاند و معطل دوز دومشان هستند این اطمینان خاطر را داد که به اندازه کافی واکسن برای تزریق دوز دوم در دسترس قرار گرفته و توزیع هم شده است. او در جلسه اخیر ستاد ملی مقابله با کرونا گفت که تعدادی از واکسنها را مجدداً توزیع کردیم برای کسانی که دوز دومشان را دریافت نکردهاند. بر این اساس در افراد ۷۰ سال به بالا کسانی که هنوز دوز دوم را تزریق نکردهاند، قطعاً همه را واکسینه میکنیم و افراد جا مانده از گروه ۷۰ ساله به بالا هم واکسینه میشوند. رئیسی درباره نگرانی مردم در زمینه تأخیر در تزریق واکسن هم عنوان کرد واکسنهایی که در کشور تزریق شده مانند آسترازنکا و اسپوتنیک تا ۱۲ هفته فاصله اشکالی ایجاد نمیکند، واکسن سینوفارم هم تا هشت هفته موردی ندارد، ضمن اینکه ما دوز دوم را [پیش از موعد مقرر] قطعاً خواهیم زد.
این روزها به دنبال واردات واکسنهای کرونا و دریافت مجوز اضطراری واکسن ایرانی کووبرکت، مراکز تجمیعی واکسیناسیون علیه کووید19 در تهران با نصب بنر، نسبت به واکسیناسیون اطلاعرسانی میکنند: «در این مرکز واکسیناسیون دوز اول و دوم انجام میشود و زمان آن با پیامک اطلاعرسانی میشود.» با این همه اما آخرین گزارش میدانی ما از مراکز تجمیعی نشان میدهد مردم همچنان برای تزریق واکسن تجمع میکنند بدون آنکه منتظر دریافت پیامک باشند. عدهای از افراد زیر 70 سال نیز که هنوز گروه سنیشان اعلام نشده است از راههای دور خودشان را به مراکز مربوطه میرسانند تا دوز اول واکسن را بگیرند، این در حالی است که تزریق واکسن گروههای سنی بالای 65 سال باید از سوی مسئولین وزارت بهداشت اعلام رسمی شود. برخی نیز بدون آنکه پیامکی دریافت کرده باشند و منتظر نوبتشان بمانند برای تزریق واکسن مراجعه میکنند که البته در بسیاری از مواقع پس از چند ساعت ایستادن در صف، واکسن برایشان تزریق میشود. از همینرو همچنان صفها در برخی مراکز تجمیعی و پایگاههای بهداشت در سطح شهر پابرجاست و سالمندان بدون آنکه منتظر دریافت پیامک باشند برای گرفتن دوز دوم ساعتها معطل میمانند. وضعیت در تهران به دلیل جمعیت بالای سالمندی در آن متفاوت با سایر شهرهاست.
صفهای طولانی حاصل مراجعه بدون دریافت پیامک است
ساعت حدود 12 ظهر پنجشنبه، سالمندان زیادی روی پلههای ساختمان حسینیه ارشاد و جدولهای کنار خیابان شریعتی نشستهاند. ساعت 12 ظهر است و از 260 نفری که از 6 صبح ثبتنام کردهاند، تازه نوبت شماره 230 رسیده است. اینجا ورود برای دریافت واکسن دو مرحله دارد. جلوی در ساختمان حسینیه ارشاد ثبتنام میکنند و بعد از ساعتها انتظار به داخل ساختمان هدایت میشوند. نگرانی از تمام شدن واکسن دغدغه همه پیرزنها و پیرمردهایی است که زیر گرمای آفتاب ساعتها به انتظار نشستهاند. برخیها عصا به دست منتظرند نگهبان اسمشان را از روی لیست ثبتنام بخواند؛ اینها افرادی هستند که یا برایشان پیامک زده شده یا اینکه دوز اول واکسنشان را در همین مرکز یا یکی از مراکز بهداشت شمال تهران تزریق کردهاند. برخی دیگر از سالمندان که البته تعدادشان هم کم نیست و از شرایط ناراضیاند دو دستهاند. گروه اول افراد بالای 65 سالی هستند که به یکی از بیماریهای زمینهای بویژه دیابت یا پارکینسون مبتلا هستند و بدون هرگونه اطلاعیه رسمی مبنی بر اعلام گروه سنی جدید یا داشتن بیماریهای زمینهای به مراکز بهداشت مراجعه میکنند؛ مانند خانم کاظمی 68 ساله که همزمان به بیماری دیابت و پوکی استخوان دچار است: «از در و همسایهها شنیدم دیابتیها را واکسن میزنند، آمدم اینجا رفتم اسمم را هم نوشتم اما از صبح خبری نشده است. میگویند سهمیه واکسن برای 280 نفر است، نمیدانم واکسن به من هم میرسد یا نه؟ فعلاً اینجا هستم.» گروه دوم نیز سالمندانی هستند که نوبت اول واکسیناسیون را در مراکز تجمیعی و بهداشتی تحت پوشش دانشگاه دیگری انجام دادهاند و بر حسب گفتهها و شنیدهها که فلانجا واکسن میزنند از نقاط مختلف شهر راه افتادهاند و خودشان را به حسینیه ارشاد رساندهاند. آقای پیرمرادی جزو همین گروه است. او ساکن محله یوسفآباد تهران هست و دوز اول واکسنش را در خانه بهداشت منطقهشان تزریق کرده است: «هفته پیش رفتیم همان جایی که واکسن نوبت اولم را زده بودم گفتن واکسن نداریم. راه افتادیم اینور و اونور تا واکسن گیرمان بیاید، همکار سابقم گفت حسینیه ارشاد واکسن دارد. اینجا کارت واکسنم را نشان دادم، گفتند به من تعلق نمیگیرد بروم همان مرکز بهداشتی که نوبت اول را تزریق کردهام؛ میگن که این هفته دولت واکسن وارد کرده و مراکز کمبود ندارند.»
سالمندان زیادی برای گرفتن نوبت تزریق واکسن مقابل ساختمان حسینیه ارشاد تجمع کردهاند اما نگهبان از بلندگو اسامی سالمندان را به ترتیب لیست میخواند. پدربزرگها و مادربزرگها داخل ساختمان هدایت میشوند. درحالی که روی بنرهای آبی رنگ نوشته شده «شهروندان گرامی تا اطلاع ثانوی واکسیناسیون دوز اول و دوم در این مرکز انجام میشود و زمان واکسیناسیون متقابل از طریق پیامک اعلام خواهد شد.» با وجود این بیشتر سالمندان براساس اعلام کلی مسئولان وزارت بهداشت مبنی بر از سرگیری تزریق واکسن کرونا به این مرکز واکسیناسیون آمدهاند. آقای درویشی که بازنشسته اداره برق هست، میگوید: اوایل هفته اعلام شد که از شنبه دوز دوم واکسیناسیون افراد بالای ۷۰ سال و همچنین افراد بالای ۷۰ سالی که جا مانده بودند را تکمیل خواهیم کرد ما هم بر همین اساس مراجعه کردیم، نمیدانیم روند کارشان چگونه است؛ گفتهاند پیامک میزنیم اما خیلیها که اینجا واکسن زدند پیامکی برایشان ارسال نشده بود. پیرمرد جماعت منتظر پیامک که نمیماند، به نظرم هر کسی خبر را شنیده خودش را به مرکز بهداشت رسانده برای همین آنقدر شلوغ شده است.»
مرد 74 سالهای که برای تزریق دوز اول واکسن مراجعه کرده و طبق گفته خودش از ساعت 8 صبح اینجا نشسته، میگوید: «یک ماه پیش پسرم از ژاپن اسمم را در سایت وزارت بهداشت ثبتنام کرد، از آن موقع هر روز گوش به زنگ بودم که نوبتم برسد. در اخبار میشنیدم برخیها که بدون نوبت هم مراجعه میکنند واکسنشان را میزنند اما نمیخواستم گرفتار صف و شلوغی بشم میترسیدم کرونا بگیرم. دیروز برایم پیامک آمد که به این مرکز تزریق واکسیناسیون مراجعه کنم اما برخلاف تصورم، هم صفها طولانی است هم برخیها ناراضیاند که چرا واکسن نمیتوانند بزنند.»
طبق دستور وزارت بهداشت، واکسنهای وارداتی که یک میلیون دوز آن روز پنجشنبه تحویل وزارت بهداشت شد و یک میلیون دوز دیگر 10 روز پیش در مراکز بهداشتی سراسر کشور توزیع شده بود تنها برای سالمندان بالای 70 سال که متقاضی واکسن بودند و از چرخه واکسیناسیون جا ماندهاند و همچنین آنهایی که منتظر دوز دوم تزریق واکسن هستند، تزریق میشود. با این حال رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران جزئیات بیشتری از نحوه تزریق واکسیناسیون در فاز دوم بیان میکند: «اولاً که علت ازدحام در مراکز تجمیعی واکسیناسیون مراجعه بدون نوبت است. در یک هفته اخیر بارها از طریق رسانهها تأکید کردهایم بیشتر واکسنهایی که به تازگی وارد کشور شدند برای افرادی است که یا از چرخه واکسیناسیون طبق گروه سنی که اعلام شده جا ماندهاند یا وقت تزریق نوبت دومشان است. ما به مردم توصیه میکنیم تا زمانی که پیامک برایشان ارسال نشده از مراجعه به مراکز بهداشت اجتناب کنند. اینکه برخی افراد دوز اولی خارج از نوبتدهی و ارسال پیامک به مراکز تجمیعی مراجعه میکنند موجب ایجاد ازدحام و نارضایتی میشود، هر چند که در مراکز اسمنویسی انجام میشود و در بسیاری مواقع واکسنشان را هم تزریق میکنند اما حاصل مراجعه بدون دریافت پیامک معطلیهای طولانی مدت در مراکز تجمیعی است.»
65 سالهها در نوبتند
جلیل کوهپایهزاده با تأکید بر اینکه هنوز گروه سنی 65 سال برای تزریق واکسن اعلام نشده است، میافزاید: «ما در مراکز بهداشتی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران تنها سالمندانی را پذیرش میکنیم که دوز اول واکسنشان را در مجموعه خدمات بهداشتی تحت پوشش دانشگاه ایران تزریق کردهاند. افراد برای تزریق دوز دوم حتماً به مشخصاتی که روی کارت واکسنشان نوشته شده توجه و به مراکز تجمیعی و پایگاههای بهداشتی تحت پوشش همان دانشگاه مراجعه کنند چون هر دانشگاهی به اطلاعات مراجعین خودش دسترسی دارد.»
بر اساس اعلام وزارت بهداشت، تزریق فقط برای کسانی انجام میشود که به آنها از طریق پیامک یا تماس تلفنی اطلاع داده باشیم، اما صفهای شلوغ سالمندان در ساختمان حسینیه ارشاد چیز دیگری میگوید؛ برخی از آنها بدون آنکه پیامکی دریافت کرده باشند اسم و فامیلشان را به کارکنان مرکز میدهند و آنها هم به ترتیب نامنویسی افراد را برای تزریق صدا میزنند. یکی از اعضای تیم واکسیناتور در اینباره میگوید: «اینها کسانی هستند که نوبت اول واکسن را در همین مرکز تزریق کردهاند و اطلاعاتشان در سیستم دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ثبت است هرچند که پیامکی هم برایشان ارسال نشده است اما ما از روی مشخصات روی کارت واکسن، نوبت دوم تزریق را انجام میدهیم.» با وجود این کاغذی که روی دیوار ساختمان چسبانده شده مراجعهکنندگان را گمراه کرده است. روی کاغذ نوشته شده«برای دریافت نوبت دوم واکسیناسون کرونا از ساعت 6 به نگهبانی مراجعه کنید.»
خبرنگار
مطابق آخرین آمارهای وزارت بهداشت در روزهای منتهی به هفته گذشته، تنها یک میلیون و 300 هزار نفر در انتظار نوبت دوم واکسن هستند و با ورود محموله اخیر یک میلیون دوزی حتی بیشتر از نیاز کشور برای تزریق دوز دوم واکسن در اختیار شبکههای بهداشت سراسر کشور قرار میگیرد. و گزارش میدانی ما از تسریع تزریق دوز اول سالمندان بالای 70 سال و تزریق دوز دوم در مراکز تجمیعی حکایت دارد. در همین زمینه سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا روز گذشته به کسانی که دوز اول واکسن را دریافت کردهاند و معطل دوز دومشان هستند این اطمینان خاطر را داد که به اندازه کافی واکسن برای تزریق دوز دوم در دسترس قرار گرفته و توزیع هم شده است. او در جلسه اخیر ستاد ملی مقابله با کرونا گفت که تعدادی از واکسنها را مجدداً توزیع کردیم برای کسانی که دوز دومشان را دریافت نکردهاند. بر این اساس در افراد ۷۰ سال به بالا کسانی که هنوز دوز دوم را تزریق نکردهاند، قطعاً همه را واکسینه میکنیم و افراد جا مانده از گروه ۷۰ ساله به بالا هم واکسینه میشوند. رئیسی درباره نگرانی مردم در زمینه تأخیر در تزریق واکسن هم عنوان کرد واکسنهایی که در کشور تزریق شده مانند آسترازنکا و اسپوتنیک تا ۱۲ هفته فاصله اشکالی ایجاد نمیکند، واکسن سینوفارم هم تا هشت هفته موردی ندارد، ضمن اینکه ما دوز دوم را [پیش از موعد مقرر] قطعاً خواهیم زد.
این روزها به دنبال واردات واکسنهای کرونا و دریافت مجوز اضطراری واکسن ایرانی کووبرکت، مراکز تجمیعی واکسیناسیون علیه کووید19 در تهران با نصب بنر، نسبت به واکسیناسیون اطلاعرسانی میکنند: «در این مرکز واکسیناسیون دوز اول و دوم انجام میشود و زمان آن با پیامک اطلاعرسانی میشود.» با این همه اما آخرین گزارش میدانی ما از مراکز تجمیعی نشان میدهد مردم همچنان برای تزریق واکسن تجمع میکنند بدون آنکه منتظر دریافت پیامک باشند. عدهای از افراد زیر 70 سال نیز که هنوز گروه سنیشان اعلام نشده است از راههای دور خودشان را به مراکز مربوطه میرسانند تا دوز اول واکسن را بگیرند، این در حالی است که تزریق واکسن گروههای سنی بالای 65 سال باید از سوی مسئولین وزارت بهداشت اعلام رسمی شود. برخی نیز بدون آنکه پیامکی دریافت کرده باشند و منتظر نوبتشان بمانند برای تزریق واکسن مراجعه میکنند که البته در بسیاری از مواقع پس از چند ساعت ایستادن در صف، واکسن برایشان تزریق میشود. از همینرو همچنان صفها در برخی مراکز تجمیعی و پایگاههای بهداشت در سطح شهر پابرجاست و سالمندان بدون آنکه منتظر دریافت پیامک باشند برای گرفتن دوز دوم ساعتها معطل میمانند. وضعیت در تهران به دلیل جمعیت بالای سالمندی در آن متفاوت با سایر شهرهاست.
صفهای طولانی حاصل مراجعه بدون دریافت پیامک است
ساعت حدود 12 ظهر پنجشنبه، سالمندان زیادی روی پلههای ساختمان حسینیه ارشاد و جدولهای کنار خیابان شریعتی نشستهاند. ساعت 12 ظهر است و از 260 نفری که از 6 صبح ثبتنام کردهاند، تازه نوبت شماره 230 رسیده است. اینجا ورود برای دریافت واکسن دو مرحله دارد. جلوی در ساختمان حسینیه ارشاد ثبتنام میکنند و بعد از ساعتها انتظار به داخل ساختمان هدایت میشوند. نگرانی از تمام شدن واکسن دغدغه همه پیرزنها و پیرمردهایی است که زیر گرمای آفتاب ساعتها به انتظار نشستهاند. برخیها عصا به دست منتظرند نگهبان اسمشان را از روی لیست ثبتنام بخواند؛ اینها افرادی هستند که یا برایشان پیامک زده شده یا اینکه دوز اول واکسنشان را در همین مرکز یا یکی از مراکز بهداشت شمال تهران تزریق کردهاند. برخی دیگر از سالمندان که البته تعدادشان هم کم نیست و از شرایط ناراضیاند دو دستهاند. گروه اول افراد بالای 65 سالی هستند که به یکی از بیماریهای زمینهای بویژه دیابت یا پارکینسون مبتلا هستند و بدون هرگونه اطلاعیه رسمی مبنی بر اعلام گروه سنی جدید یا داشتن بیماریهای زمینهای به مراکز بهداشت مراجعه میکنند؛ مانند خانم کاظمی 68 ساله که همزمان به بیماری دیابت و پوکی استخوان دچار است: «از در و همسایهها شنیدم دیابتیها را واکسن میزنند، آمدم اینجا رفتم اسمم را هم نوشتم اما از صبح خبری نشده است. میگویند سهمیه واکسن برای 280 نفر است، نمیدانم واکسن به من هم میرسد یا نه؟ فعلاً اینجا هستم.» گروه دوم نیز سالمندانی هستند که نوبت اول واکسیناسیون را در مراکز تجمیعی و بهداشتی تحت پوشش دانشگاه دیگری انجام دادهاند و بر حسب گفتهها و شنیدهها که فلانجا واکسن میزنند از نقاط مختلف شهر راه افتادهاند و خودشان را به حسینیه ارشاد رساندهاند. آقای پیرمرادی جزو همین گروه است. او ساکن محله یوسفآباد تهران هست و دوز اول واکسنش را در خانه بهداشت منطقهشان تزریق کرده است: «هفته پیش رفتیم همان جایی که واکسن نوبت اولم را زده بودم گفتن واکسن نداریم. راه افتادیم اینور و اونور تا واکسن گیرمان بیاید، همکار سابقم گفت حسینیه ارشاد واکسن دارد. اینجا کارت واکسنم را نشان دادم، گفتند به من تعلق نمیگیرد بروم همان مرکز بهداشتی که نوبت اول را تزریق کردهام؛ میگن که این هفته دولت واکسن وارد کرده و مراکز کمبود ندارند.»
سالمندان زیادی برای گرفتن نوبت تزریق واکسن مقابل ساختمان حسینیه ارشاد تجمع کردهاند اما نگهبان از بلندگو اسامی سالمندان را به ترتیب لیست میخواند. پدربزرگها و مادربزرگها داخل ساختمان هدایت میشوند. درحالی که روی بنرهای آبی رنگ نوشته شده «شهروندان گرامی تا اطلاع ثانوی واکسیناسیون دوز اول و دوم در این مرکز انجام میشود و زمان واکسیناسیون متقابل از طریق پیامک اعلام خواهد شد.» با وجود این بیشتر سالمندان براساس اعلام کلی مسئولان وزارت بهداشت مبنی بر از سرگیری تزریق واکسن کرونا به این مرکز واکسیناسیون آمدهاند. آقای درویشی که بازنشسته اداره برق هست، میگوید: اوایل هفته اعلام شد که از شنبه دوز دوم واکسیناسیون افراد بالای ۷۰ سال و همچنین افراد بالای ۷۰ سالی که جا مانده بودند را تکمیل خواهیم کرد ما هم بر همین اساس مراجعه کردیم، نمیدانیم روند کارشان چگونه است؛ گفتهاند پیامک میزنیم اما خیلیها که اینجا واکسن زدند پیامکی برایشان ارسال نشده بود. پیرمرد جماعت منتظر پیامک که نمیماند، به نظرم هر کسی خبر را شنیده خودش را به مرکز بهداشت رسانده برای همین آنقدر شلوغ شده است.»
مرد 74 سالهای که برای تزریق دوز اول واکسن مراجعه کرده و طبق گفته خودش از ساعت 8 صبح اینجا نشسته، میگوید: «یک ماه پیش پسرم از ژاپن اسمم را در سایت وزارت بهداشت ثبتنام کرد، از آن موقع هر روز گوش به زنگ بودم که نوبتم برسد. در اخبار میشنیدم برخیها که بدون نوبت هم مراجعه میکنند واکسنشان را میزنند اما نمیخواستم گرفتار صف و شلوغی بشم میترسیدم کرونا بگیرم. دیروز برایم پیامک آمد که به این مرکز تزریق واکسیناسیون مراجعه کنم اما برخلاف تصورم، هم صفها طولانی است هم برخیها ناراضیاند که چرا واکسن نمیتوانند بزنند.»
طبق دستور وزارت بهداشت، واکسنهای وارداتی که یک میلیون دوز آن روز پنجشنبه تحویل وزارت بهداشت شد و یک میلیون دوز دیگر 10 روز پیش در مراکز بهداشتی سراسر کشور توزیع شده بود تنها برای سالمندان بالای 70 سال که متقاضی واکسن بودند و از چرخه واکسیناسیون جا ماندهاند و همچنین آنهایی که منتظر دوز دوم تزریق واکسن هستند، تزریق میشود. با این حال رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران جزئیات بیشتری از نحوه تزریق واکسیناسیون در فاز دوم بیان میکند: «اولاً که علت ازدحام در مراکز تجمیعی واکسیناسیون مراجعه بدون نوبت است. در یک هفته اخیر بارها از طریق رسانهها تأکید کردهایم بیشتر واکسنهایی که به تازگی وارد کشور شدند برای افرادی است که یا از چرخه واکسیناسیون طبق گروه سنی که اعلام شده جا ماندهاند یا وقت تزریق نوبت دومشان است. ما به مردم توصیه میکنیم تا زمانی که پیامک برایشان ارسال نشده از مراجعه به مراکز بهداشت اجتناب کنند. اینکه برخی افراد دوز اولی خارج از نوبتدهی و ارسال پیامک به مراکز تجمیعی مراجعه میکنند موجب ایجاد ازدحام و نارضایتی میشود، هر چند که در مراکز اسمنویسی انجام میشود و در بسیاری مواقع واکسنشان را هم تزریق میکنند اما حاصل مراجعه بدون دریافت پیامک معطلیهای طولانی مدت در مراکز تجمیعی است.»
65 سالهها در نوبتند
جلیل کوهپایهزاده با تأکید بر اینکه هنوز گروه سنی 65 سال برای تزریق واکسن اعلام نشده است، میافزاید: «ما در مراکز بهداشتی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران تنها سالمندانی را پذیرش میکنیم که دوز اول واکسنشان را در مجموعه خدمات بهداشتی تحت پوشش دانشگاه ایران تزریق کردهاند. افراد برای تزریق دوز دوم حتماً به مشخصاتی که روی کارت واکسنشان نوشته شده توجه و به مراکز تجمیعی و پایگاههای بهداشتی تحت پوشش همان دانشگاه مراجعه کنند چون هر دانشگاهی به اطلاعات مراجعین خودش دسترسی دارد.»
بر اساس اعلام وزارت بهداشت، تزریق فقط برای کسانی انجام میشود که به آنها از طریق پیامک یا تماس تلفنی اطلاع داده باشیم، اما صفهای شلوغ سالمندان در ساختمان حسینیه ارشاد چیز دیگری میگوید؛ برخی از آنها بدون آنکه پیامکی دریافت کرده باشند اسم و فامیلشان را به کارکنان مرکز میدهند و آنها هم به ترتیب نامنویسی افراد را برای تزریق صدا میزنند. یکی از اعضای تیم واکسیناتور در اینباره میگوید: «اینها کسانی هستند که نوبت اول واکسن را در همین مرکز تزریق کردهاند و اطلاعاتشان در سیستم دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ثبت است هرچند که پیامکی هم برایشان ارسال نشده است اما ما از روی مشخصات روی کارت واکسن، نوبت دوم تزریق را انجام میدهیم.» با وجود این کاغذی که روی دیوار ساختمان چسبانده شده مراجعهکنندگان را گمراه کرده است. روی کاغذ نوشته شده«برای دریافت نوبت دوم واکسیناسون کرونا از ساعت 6 به نگهبانی مراجعه کنید.»
روحانی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا:
قیمت واکسن محل نزاع داخلی نشود
رئیس جمهوری با بیان اینکه درخصوص بیماری کرونا شاهد روند کاهشی در کشور هستیم، گفت: البته چند استان جنوبی کشور شرایط ویژه دارند اما درمجموع شاهد یک خیز جدید و موج جدید بیماری در کشور نیستیم و همچنان باید رعایت دستورالعملهای بهداشتی در دستور کار همه ما باشد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا، با بیان اینکه دولت اجازه نداد دوگانه سلامت و اقتصاد شکل بگیرد، افزود: در ابتدای سال 99 عدهای اصرار داشتند که فعالیتهای اقتصادی برای یکی دو ماه به طور کامل تعطیل شود و بی تردید با چنین کاری زندگی روزمره و معیشت مردم با خطر جدی مواجه میشد.
وی در ادامه به اقدامات انجام شده برای تولید واکسن در کشور اشاره کرد و گفت: تولید واکسن از روز اول مورد توجه دولت قرار داشت و تصمیم گرفتیم مراکز تولید واکسن را مورد حمایت قرار دهیم. درحالی که بسیاری تولید واکسن در داخل کشور را وقت تلف کردن میدانستند ولی دولت سیاست تشویق و کمک را در پیش گرفت. روحانی با بیان اینکه دو واکسن برکت و پاستور مجوز تزریق عمومی گرفتهاند و نمونههای دیگر نیز در هفتهها و ماههای آینده به بازار عرضه خواهند شد، اظهار داشت: امروز با تنوع خوبی در واکسن مواجه هستیم و ورود این واکسنها میتواند بخش زیادی از نیاز کشور را تأمین کند و چه بسا صادرات نیز داشته باشیم. رئیس جمهور اظهار داشت: واکسن داخلی افتخار بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران است و کاری که مقام معظم رهبری در استفاده از واکسن داخلی انجام دادند اقدام بسیار ارزشمندی بود.
درحالی که مقام معظم رهبری میتوانستند خیلی زودتر و حتی از واکسن غیرداخلی استفاده کنند اما ترجیح دادند که از واکسن داخلی استفاده کنند و این تشویق فوقالعاده مؤثری از فعالیت دانشمندان کشورمان بود و اینگونه تشویقهای معنوی قابل مقایسه با مسائل مادی نیست.
روحانی همچنین با اشاره به اینکه قیمت واکسنهای خارجی متفاوت است گفت: قیمت واکسن داخلی را هم وزارت بهداشت و درمان محاسبه میکند و به نظر من جای خیلی دعوا و نزاع نیست. هنوز که قیمت دقیقی مشخص نشده است و بنا شده محاسبه شود و مبنای ما ریالی است و ارزی نیست. این هم به نظر من یک دوگانگی بیخودی است که در جامعه شروع شده و برخی دامن میزنند.
رئیس جمهوری در ابتدای سخنان خود با گرامیداشت یاد آیتالله شهید بهشتی و تبریک هفته قوه قضائیه اظهار داشت: شهید بهشتی یکی از مظلومترین چهرههای تاریخ انقلاب است و اتهامات بسیار ناروایی به آن بزرگوار به عنوان غربگرا، روشنفکری که اعمال و رفتارش با موازین دینی فاصله دارد و لیبرال مطرح میشد و این حرفهای ناصحیح نسبت به آن عزیز به طور عمده توسط گروههای التقاطی، منافقین و گروههای منحرف طرح میشد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا، با بیان اینکه دولت اجازه نداد دوگانه سلامت و اقتصاد شکل بگیرد، افزود: در ابتدای سال 99 عدهای اصرار داشتند که فعالیتهای اقتصادی برای یکی دو ماه به طور کامل تعطیل شود و بی تردید با چنین کاری زندگی روزمره و معیشت مردم با خطر جدی مواجه میشد.
وی در ادامه به اقدامات انجام شده برای تولید واکسن در کشور اشاره کرد و گفت: تولید واکسن از روز اول مورد توجه دولت قرار داشت و تصمیم گرفتیم مراکز تولید واکسن را مورد حمایت قرار دهیم. درحالی که بسیاری تولید واکسن در داخل کشور را وقت تلف کردن میدانستند ولی دولت سیاست تشویق و کمک را در پیش گرفت. روحانی با بیان اینکه دو واکسن برکت و پاستور مجوز تزریق عمومی گرفتهاند و نمونههای دیگر نیز در هفتهها و ماههای آینده به بازار عرضه خواهند شد، اظهار داشت: امروز با تنوع خوبی در واکسن مواجه هستیم و ورود این واکسنها میتواند بخش زیادی از نیاز کشور را تأمین کند و چه بسا صادرات نیز داشته باشیم. رئیس جمهور اظهار داشت: واکسن داخلی افتخار بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران است و کاری که مقام معظم رهبری در استفاده از واکسن داخلی انجام دادند اقدام بسیار ارزشمندی بود.
درحالی که مقام معظم رهبری میتوانستند خیلی زودتر و حتی از واکسن غیرداخلی استفاده کنند اما ترجیح دادند که از واکسن داخلی استفاده کنند و این تشویق فوقالعاده مؤثری از فعالیت دانشمندان کشورمان بود و اینگونه تشویقهای معنوی قابل مقایسه با مسائل مادی نیست.
روحانی همچنین با اشاره به اینکه قیمت واکسنهای خارجی متفاوت است گفت: قیمت واکسن داخلی را هم وزارت بهداشت و درمان محاسبه میکند و به نظر من جای خیلی دعوا و نزاع نیست. هنوز که قیمت دقیقی مشخص نشده است و بنا شده محاسبه شود و مبنای ما ریالی است و ارزی نیست. این هم به نظر من یک دوگانگی بیخودی است که در جامعه شروع شده و برخی دامن میزنند.
رئیس جمهوری در ابتدای سخنان خود با گرامیداشت یاد آیتالله شهید بهشتی و تبریک هفته قوه قضائیه اظهار داشت: شهید بهشتی یکی از مظلومترین چهرههای تاریخ انقلاب است و اتهامات بسیار ناروایی به آن بزرگوار به عنوان غربگرا، روشنفکری که اعمال و رفتارش با موازین دینی فاصله دارد و لیبرال مطرح میشد و این حرفهای ناصحیح نسبت به آن عزیز به طور عمده توسط گروههای التقاطی، منافقین و گروههای منحرف طرح میشد.
رئیسی: به دنبال افزایش سرمایه اجتماعی هستیم
سید ابراهیم رئیسی نخستین حضور تلویزیونیاش از جایگاه رئیس جمهوری منتخب را از برنامه «بدون تعارف» بخش خبری 20:30 آغاز کرد و به تشریح دیدگاههایش درباره نحوه تشکیل دولت آینده پرداخت.
به گزارش مهر، رئیسی در این گفتوگو که در حرم رضوی انجام شد، با اشاره به گمانهزنیهای مطرح شده درباره ترکیب کابینه سیزدهم گفت: گمانهزنیهایی که در رسانهها میشود، دقیق نیست و من خواهش میکنم که دوستان به خودشان زحمت ندهند، اگر پیشنهادی دارند، حتماً ما را مطلع کنند.
او به برنامهاش برای ایجاد سامانهای برای ارائه پیشنهاد وزرا و معاونان دولت آینده اشاره کرد و گفت: ما سامانهای ایجاد و شاخصههای را در آنجا اعلام میکنیم تا همه نخبگان، صاحبنظران، دغدغهمندان مردم، انقلاب، پیشنهادات و نظراتشان را ارائه دهند، ما به نظرات مردم احترام میگذاریم.
رئیسی تصریح کرد: گروهها و تشکلهای سیاسی هر کس که پیشنهادی دارد، بدهد اما اینکه گمانهزنی کنند که آقای زید، عمر یا چه کسی، هم اینکه او اسمش مطرح شود و چیزی اتفاق نیفتد، بعداً موجب مشکل شود، به نظرم به جای این گمانهزنیها، پیشنهاد درستی بدهند.
رئیس جمهوری منتخب در پاسخ به این سؤال که آیا قرار است همه مدیران از رده بالا تا پایین در کشور تغییر کنند؟ گفت: ما بنا را بر این گذاشتیم که با همه عزیزان که در جایجای دولت مشغول به کار هستند، به شرط توجه به دغدغههای این دولت، همکاری کنیم. او در ادامه گفت: شرط همکاری با دولت، قبول داشتن بنده نیست، کسی که کرامت مردم را حفظ و به دغدغههای مردم توجه و از کار مردم گرهگشایی کند، میتواند همکار این دولت باشد. رئیسی با تأکید بر اینکه به شایستهسالاری معتقدم، گفت: شایستگی امر مهمی است و شایستهسالاری نیز محور کار ما خواهد بود، اینکه احیاناً شخص در چه گروه، جناح و سلیقه و چه گروه سیاسی است، مورد توجه ما نخواهد بود.
او در تشریح شاخصههای افرادی که در کابینه دولتش به کار خواهد گرفت، گفت: کارآمدی، فسادستیزی، روحیه انقلابی، مردمی بودن و امثال اینها جزو شاخصههایی است که نشان میدهد میشود با یک مسئول و مدیری کار کرد، کسانی که این شرایط را داشته باشند، حتماً همکار ما خواهند بود.
اجازه ادامه روابط ناسالم را نمیدهیم
رئیسی با تأکید بر اینکه در دولت آینده مانند دستگاه قضا بستگان و نزدیکانش دخالتی در کار او نخواهند داشت، گفت: ارتباط با من از طریق اقوام و خویشان نیست، ارتباط با من از طریق سامانههایی است که آدرسش در اختیار مردم قرار خواهد گرفت تا مردم بتوانند با من حرفهایشان را بزنند، یک جاهایی نیز نشستهایی با مردم خواهیم داشت. او با تأکید بر اینکه باید در جریان دیدگاههای مردم قرار بگیریم، گفت: این کار را هم ما بنا داریم هم در دولت برای کار با بدنه دولت و هم ارتباط با مردم، ادامه بدهیم.
رئیس جمهوری منتخب در پاسخ به سؤالی درباره توصیه پذیری خود گفت: تواصی به حق اشکال ندارد، اما اگر کسی بخواهد حقی را باطل کند، باطل را حق کند، ظلمی شود، پارتی بازی و یا روابط ناسالمی را برقرار کند و یا بخواهد دنبال رانت و رانتخواری و ارتباطات ناسالم باشد، حتماً باید جلوی آن گرفته شود.
رئیسی افزود: بنده نه خودم، بلکه باید همه دولت جلوی هر رابطه ناسالمی حساس شود، کسانی که وضعیت را به صورتی که الان هست کشاندهاند که مردم ناراضیاند، روابط ناسالم است، باید جلوی روابط ناسالم گرفته شود. او تأکید کرد: هر کس در هر جایی که هست، باید این روابط ناسالم را سد کند، به هیچ وجه اجازه نمیدهیم این روابط ادامه پیدا کند.
حل مشکلات اقتصادی زمانبراست
رئیس جمهوری منتخب در ادامه در پاسخ به پرسشهایی پیرامون برنامه دولتش برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم این کار را زمانبر دانست و گفت: چیزی که مردم باید بدانند این است که من و همکارانم تلاش شبانهروزیمان را برای اینکه زمینه رفع مشکل بیکاری را فراهم کنیم، به کار خواهیم بست تا اشتغال نیز ایجاد شود، این مسأله هم زمانبر است.
رئیسی اضافه کرد: امیدواریم انشاءالله مثل زمان برخی از موارد که مردم را ناامید میکند، نباشد، بلکه بسیار زودتر از آنچه که فکر میکنیم، به نتیجه برسیم. این تصور هم بیجا نیست، زیرا وقتی انسان انگیزه، برنامه و نیروی جوان کارآمد داشته باشد، انجام این کارها کار سختی نیست.
او همچنین درباره ملاقاتهایش با چهرههای مختلف طی روزهای اخیر با بیان اینکه بنده ملاقاتهایم را به یک نشست کاری تبدیل کردهام، گفت: یعنی اگر نشستهایی با آقایان مسئولین دارم، بحثها در زمینه این است که چگونه میتوانیم با هم همکاری کنیم؛ تقریباً بدون استثنا هر ملاقاتی تاکنون برگزار شده، کاری بوده و زمینههای همکاری بادستگاه مربوطه را فراهم کرده است و از این به بعد همینطور خواهد بود.
رئیسی به دیدارهایش با برخی وزرای دولت فعلی نیز اشاره و تأکید کرد: در دیدارهایی که با آقایان وزرا داشتم گزارشی از عملکردها و اینکه در مجموعهشان چه کارهایی انجام شده و باید انجام شود، مطرح شده است. او تصریح کرد: مثلاً در این جلسات درباره این بحث شده که چه کارهایی قصد داشتند انجام دهند و چه نقایصی در کارهایی که میخواستند انجام دهند، وجود داشته است، سعی شده دیدارها غالباً تشریفاتی و صِرف تبریک نباشد، آقایان محبت دارند، اما مردم از ما توقع دارند که نشستها کاری باشد. (در ادامه دیدارهای دولتمردان فعلی با رئیس جمهوری منتخب دیروز هم سید محمود علوی، وزیر اطلاعات و محمد شریعتمداری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به دیدار رئیسی رفتند. پیش از این هم علاوه بر رئیس جمهوری، اسحاق جهانگیری و محمدجواد ظریف با وی دیدار کرده بودند.)
سید ابراهیم رئیسی در ادامه این گفت وگو در پاسخ به این سؤال که شما در قوه قضائیه به خطوط قرمز قائل نبودید، آیا روش شما در دولت آینده هم، این گونه خواهد بود، گفت: قطعاً در دولت هم همینطور است، در همه سطوح این موضوع را به همکارانم به صورت روشن و شفاف خواهم گفت، شرط همکاری فقط کار است.
بهرهبرداری از دستاوردهای جدید فناوری اطلاعات دستگاه قضا
آیین بهرهبرداری از دستاوردهای جدید فناوری اطلاعات و طرحهای عمرانی دستگاه قضایی با حضور رئیس قوه قضائیه برگزار شد.
به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، حجتالاسلام ابراهیم رئیسی در این مراسم مهمترین اثر تحول فناورانه در قوه قضائیه را تسهیل و تسریع دسترسی مردم به عدالت دانست و گفت: در نتیجه افتتاح و عملیاتی شدن پروژههای فناورانه در دستگاه قضایی، مراجعه به دادگستریها به میزان
۴ میلیون کاسته شده است. این امر علاوه بر تسهیل و تسریع دسترسی مردم به عدالت، سبب حفظ کرامت آنها نیز میشود و این امر از محوریترین اهداف حرکت به سمت قوه قضائیه هوشمند است. رئیس دستگاه قضا افزایش تعامل الکترونیکی میان قوه قضائیه و سایر دستگاهها بویژه نیروی انتظامی را از نتایج و اهداف حرکت به سمت قوه قضائیه هوشمند دانست.
رئیسی در ادامه گفت: موضوع تعامل الکترونیک میان دستگاه قضا و سایر دستگاهها حتماً میتواند در جهت اجرای سریع احکام کمک کرده و دسترسی قضات را به وضعیت افراد تسهیل کند و این هم در جهت رضایت مردم است. همچنین پیشگیری از وقوع جرم که از اهداف مهم این دوره است و در قانون اساسی هم نسبت به آن تأکید شده، در پرتو گسترش کار فناوری میتواند مؤثر باشد.
رئیس دستگاه قضایی تحول فناورانه را در جهت شفافسازی دانست و گفت: این اقدامات حتماً میتواند از وقوع فساد و روابط ناسالم پیشگیری کند. ما فکر میکنیم شفافیت هر چقدر بیشتر شود، روابط ناسالم را کاهش میدهد و زمینههای بروز فساد را از بین میبرد. این امر در قوه قضائیه توانسته بسیار مؤثر باشد و انشاءالله آثار و برکات آن در آتی هم برای قوه قضائیه و هم برای دولت نمایان شود.
به گزارش مهر، رئیسی در این گفتوگو که در حرم رضوی انجام شد، با اشاره به گمانهزنیهای مطرح شده درباره ترکیب کابینه سیزدهم گفت: گمانهزنیهایی که در رسانهها میشود، دقیق نیست و من خواهش میکنم که دوستان به خودشان زحمت ندهند، اگر پیشنهادی دارند، حتماً ما را مطلع کنند.
او به برنامهاش برای ایجاد سامانهای برای ارائه پیشنهاد وزرا و معاونان دولت آینده اشاره کرد و گفت: ما سامانهای ایجاد و شاخصههای را در آنجا اعلام میکنیم تا همه نخبگان، صاحبنظران، دغدغهمندان مردم، انقلاب، پیشنهادات و نظراتشان را ارائه دهند، ما به نظرات مردم احترام میگذاریم.
رئیسی تصریح کرد: گروهها و تشکلهای سیاسی هر کس که پیشنهادی دارد، بدهد اما اینکه گمانهزنی کنند که آقای زید، عمر یا چه کسی، هم اینکه او اسمش مطرح شود و چیزی اتفاق نیفتد، بعداً موجب مشکل شود، به نظرم به جای این گمانهزنیها، پیشنهاد درستی بدهند.
رئیس جمهوری منتخب در پاسخ به این سؤال که آیا قرار است همه مدیران از رده بالا تا پایین در کشور تغییر کنند؟ گفت: ما بنا را بر این گذاشتیم که با همه عزیزان که در جایجای دولت مشغول به کار هستند، به شرط توجه به دغدغههای این دولت، همکاری کنیم. او در ادامه گفت: شرط همکاری با دولت، قبول داشتن بنده نیست، کسی که کرامت مردم را حفظ و به دغدغههای مردم توجه و از کار مردم گرهگشایی کند، میتواند همکار این دولت باشد. رئیسی با تأکید بر اینکه به شایستهسالاری معتقدم، گفت: شایستگی امر مهمی است و شایستهسالاری نیز محور کار ما خواهد بود، اینکه احیاناً شخص در چه گروه، جناح و سلیقه و چه گروه سیاسی است، مورد توجه ما نخواهد بود.
او در تشریح شاخصههای افرادی که در کابینه دولتش به کار خواهد گرفت، گفت: کارآمدی، فسادستیزی، روحیه انقلابی، مردمی بودن و امثال اینها جزو شاخصههایی است که نشان میدهد میشود با یک مسئول و مدیری کار کرد، کسانی که این شرایط را داشته باشند، حتماً همکار ما خواهند بود.
اجازه ادامه روابط ناسالم را نمیدهیم
رئیسی با تأکید بر اینکه در دولت آینده مانند دستگاه قضا بستگان و نزدیکانش دخالتی در کار او نخواهند داشت، گفت: ارتباط با من از طریق اقوام و خویشان نیست، ارتباط با من از طریق سامانههایی است که آدرسش در اختیار مردم قرار خواهد گرفت تا مردم بتوانند با من حرفهایشان را بزنند، یک جاهایی نیز نشستهایی با مردم خواهیم داشت. او با تأکید بر اینکه باید در جریان دیدگاههای مردم قرار بگیریم، گفت: این کار را هم ما بنا داریم هم در دولت برای کار با بدنه دولت و هم ارتباط با مردم، ادامه بدهیم.
رئیس جمهوری منتخب در پاسخ به سؤالی درباره توصیه پذیری خود گفت: تواصی به حق اشکال ندارد، اما اگر کسی بخواهد حقی را باطل کند، باطل را حق کند، ظلمی شود، پارتی بازی و یا روابط ناسالمی را برقرار کند و یا بخواهد دنبال رانت و رانتخواری و ارتباطات ناسالم باشد، حتماً باید جلوی آن گرفته شود.
رئیسی افزود: بنده نه خودم، بلکه باید همه دولت جلوی هر رابطه ناسالمی حساس شود، کسانی که وضعیت را به صورتی که الان هست کشاندهاند که مردم ناراضیاند، روابط ناسالم است، باید جلوی روابط ناسالم گرفته شود. او تأکید کرد: هر کس در هر جایی که هست، باید این روابط ناسالم را سد کند، به هیچ وجه اجازه نمیدهیم این روابط ادامه پیدا کند.
حل مشکلات اقتصادی زمانبراست
رئیس جمهوری منتخب در ادامه در پاسخ به پرسشهایی پیرامون برنامه دولتش برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم این کار را زمانبر دانست و گفت: چیزی که مردم باید بدانند این است که من و همکارانم تلاش شبانهروزیمان را برای اینکه زمینه رفع مشکل بیکاری را فراهم کنیم، به کار خواهیم بست تا اشتغال نیز ایجاد شود، این مسأله هم زمانبر است.
رئیسی اضافه کرد: امیدواریم انشاءالله مثل زمان برخی از موارد که مردم را ناامید میکند، نباشد، بلکه بسیار زودتر از آنچه که فکر میکنیم، به نتیجه برسیم. این تصور هم بیجا نیست، زیرا وقتی انسان انگیزه، برنامه و نیروی جوان کارآمد داشته باشد، انجام این کارها کار سختی نیست.
او همچنین درباره ملاقاتهایش با چهرههای مختلف طی روزهای اخیر با بیان اینکه بنده ملاقاتهایم را به یک نشست کاری تبدیل کردهام، گفت: یعنی اگر نشستهایی با آقایان مسئولین دارم، بحثها در زمینه این است که چگونه میتوانیم با هم همکاری کنیم؛ تقریباً بدون استثنا هر ملاقاتی تاکنون برگزار شده، کاری بوده و زمینههای همکاری بادستگاه مربوطه را فراهم کرده است و از این به بعد همینطور خواهد بود.
رئیسی به دیدارهایش با برخی وزرای دولت فعلی نیز اشاره و تأکید کرد: در دیدارهایی که با آقایان وزرا داشتم گزارشی از عملکردها و اینکه در مجموعهشان چه کارهایی انجام شده و باید انجام شود، مطرح شده است. او تصریح کرد: مثلاً در این جلسات درباره این بحث شده که چه کارهایی قصد داشتند انجام دهند و چه نقایصی در کارهایی که میخواستند انجام دهند، وجود داشته است، سعی شده دیدارها غالباً تشریفاتی و صِرف تبریک نباشد، آقایان محبت دارند، اما مردم از ما توقع دارند که نشستها کاری باشد. (در ادامه دیدارهای دولتمردان فعلی با رئیس جمهوری منتخب دیروز هم سید محمود علوی، وزیر اطلاعات و محمد شریعتمداری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به دیدار رئیسی رفتند. پیش از این هم علاوه بر رئیس جمهوری، اسحاق جهانگیری و محمدجواد ظریف با وی دیدار کرده بودند.)
سید ابراهیم رئیسی در ادامه این گفت وگو در پاسخ به این سؤال که شما در قوه قضائیه به خطوط قرمز قائل نبودید، آیا روش شما در دولت آینده هم، این گونه خواهد بود، گفت: قطعاً در دولت هم همینطور است، در همه سطوح این موضوع را به همکارانم به صورت روشن و شفاف خواهم گفت، شرط همکاری فقط کار است.
بهرهبرداری از دستاوردهای جدید فناوری اطلاعات دستگاه قضا
آیین بهرهبرداری از دستاوردهای جدید فناوری اطلاعات و طرحهای عمرانی دستگاه قضایی با حضور رئیس قوه قضائیه برگزار شد.
به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، حجتالاسلام ابراهیم رئیسی در این مراسم مهمترین اثر تحول فناورانه در قوه قضائیه را تسهیل و تسریع دسترسی مردم به عدالت دانست و گفت: در نتیجه افتتاح و عملیاتی شدن پروژههای فناورانه در دستگاه قضایی، مراجعه به دادگستریها به میزان
۴ میلیون کاسته شده است. این امر علاوه بر تسهیل و تسریع دسترسی مردم به عدالت، سبب حفظ کرامت آنها نیز میشود و این امر از محوریترین اهداف حرکت به سمت قوه قضائیه هوشمند است. رئیس دستگاه قضا افزایش تعامل الکترونیکی میان قوه قضائیه و سایر دستگاهها بویژه نیروی انتظامی را از نتایج و اهداف حرکت به سمت قوه قضائیه هوشمند دانست.
رئیسی در ادامه گفت: موضوع تعامل الکترونیک میان دستگاه قضا و سایر دستگاهها حتماً میتواند در جهت اجرای سریع احکام کمک کرده و دسترسی قضات را به وضعیت افراد تسهیل کند و این هم در جهت رضایت مردم است. همچنین پیشگیری از وقوع جرم که از اهداف مهم این دوره است و در قانون اساسی هم نسبت به آن تأکید شده، در پرتو گسترش کار فناوری میتواند مؤثر باشد.
رئیس دستگاه قضایی تحول فناورانه را در جهت شفافسازی دانست و گفت: این اقدامات حتماً میتواند از وقوع فساد و روابط ناسالم پیشگیری کند. ما فکر میکنیم شفافیت هر چقدر بیشتر شود، روابط ناسالم را کاهش میدهد و زمینههای بروز فساد را از بین میبرد. این امر در قوه قضائیه توانسته بسیار مؤثر باشد و انشاءالله آثار و برکات آن در آتی هم برای قوه قضائیه و هم برای دولت نمایان شود.
روایت هولناک خبرنگار «ایران»، مسافر اتوبوس خبرنگاران از لحظات تصادف و انتقال مجروحان و جانباختگان به تهران
با دو تابوت برگشتیم
زهرا کشوری
خبرنگار اعزامی «ایران» به ارومیه
نمیدانستم آن برق زیبای چشمان خندان مهشاد کریمی، خبرنگار ایسنا در واگنی که تونل کانی سیب را پشت سر میگذاشت، آخرین تصویر او در ذهنم خواهد بود. به خودم سپرده بودم به مهشاد بگویم عشق برق چشمانش را چند برابر کرده است؛ عشقی که قرار بود سه روز دیگر او را در آغوش امناش بگیرد. نمیدانستم آن تصویر باشکوه ریحانه یاسینی، خبرنگار ایرنا که از کانال کانی سیب فیلم میگرفت آخرین خاطره آن بلند بالاست. آخ آخ دختر تو چقدر باشکوه بودی. مگر میشود از آن همه زیبایی و برازندگی یک گودال باقی بماند؟
از درد به خودم پیچیدهام و صدای جیغ سمیرا خباز خبرنگار مهر و فاطمه باباخانی خبرنگار اعتماد ذهنم را خراش میدهد. هر دفعه که مهشاد را صدا میزنند، من سقوط میکنم ته دره. هر بار که کسی فریاد میزند بچه هایمان را از زیر ماشین بکشید بیرون من به کوه نمیخورم، درهای مرا میبلعد. بچهها جیغ میزنند و من پرت میشوم به ابتدای حادثه... قبل از آن حادثه شوم. به آن لحظات که مهشاد در فکر جشن عروسی اش بود و ریحانه که عکسهایش را از کانال کانیسیب برای همسرش واتساپ میکرد. اتوبوس آنقدر آرام میراند که برای همه سؤال پیش آمده بود. راننده میگفت: «اتوبوس مال این جاده نیست. اینجا ماشین کوچک میخواهد. اینجا دره است.»
به وضوح میترسید اما اینجایی که راننده میگفت تا چشم کار میکرد دشت بود نه دره. همه چی به شوخی گذشت تا ماشین به همان درهای که راننده از آن وحشت داشت، رسید. ما افتادیم توی سرازیری ترسناک مرگ. ماشین دیوانه شده بود، افسار پاره کرده بود. برای تمام کردن عجله داشت. اتوبوس افتاد توی سرازیری و صدای راننده بلند شد: «یا خدا! من ترمز ندارم.» جلوی ماشین که باشی حجم فاجعه را و عمق درهها را بیشتر میفهمی. با هر، یاخدا گفتن راننده، از دره جان سالم به در میبردیم و دوباره دهان به رویمان باز میکرد. وقتی مرگ دهان باز کرده باشد هر کاری که بتوانی انجام میدهی و بعد خیره میشوی به تقدیر. راننده گفت: «کمربندها را ببندید.» مگر چند صندلی کمربند داشت؟ میله پشت راننده را سفت گرفتم. این آخرین کاری بود که میتوانستم انجام بدهم. بهسمت دره میرفتیم و من با خودم فکر میکردم آیا اینجا پایان من است؟ دره ای را پشت سر میگذاشتیم تا دره دیگر. آیا این کوه جان مرا میگیرد؟ یعنی همه چی تمام شد؟! علی حاجیمرادی عضو ستاد احیای دریاچه ارومیه فریاد زد بکوب به کوه. مرد بکوب به کوه! کوه از ما دور میشد و دره نزدیک. با خودم فکر میکردم آیا راننده صدای او را میشنود؟ پس چرا به سمت کوه نمیرود. چرا دره هی دهان به سمت ما باز میکند. آیا ما بهسمت کوه میرویم یا دره ما را میقاپد؟ چقدر این دره با ما بازی میکند؟ ماشین به گاردریل که میخورد میگویم تمام شد. اینجا نقطه پایان داستان من است اما راننده به سمت کوه میرود و ماشین با کوه شاخ به شاخ میشود. همهچیز دور سرم میچرخد. آدمها شبحوار از بالای سرم بلند میشوند.... بعد ما تصادف کرده بودیم. ماشین به مقصدش رسیده بود. صدای شکستن استخوانم را شنیده بودم. کیمیا عبداللهپور خبرنگار ایرنا هراسان میگوید، زهرا بیا بیرون. نمیتوانم، گیر افتادهام. کمربندم باز نمیشود. کسی میگوید میتوانی خودت را بکشی بالا؟ نمیتوانم! دو دست آمد که از شانه چپ مرا بکشد بیرون. بهوش هستم. درد دارم. میگویم: «میدانم کتف چپم شکسته از سمت راست بیرونم بکشید.» نمیتوانند. نمیشود. گفتم: «یکی چاقو بیاورد» شبح دو مرد رو به رویم است. یکی چاقو دارد اما نمیتواند کمربند را پاره کند. دیگری چاقو را میکشد. کمربند ولم میکند.جانم را نجات داد. از ماشین بیرون میآیم شاید هم مرا بیرون میآورند. مچاله شدهام با فریاد بچهها که به هیچکجا نمیرسد... میدانی آدم وقتی از حادثهای جان سالم به در میبرد، مرگ بقیه برایش غیر قابل باور میشود. من نمردهام آنها هم نباید بمیرند. نه، این جیغها از ترس است نه از بیرفیق شدن. تلفن خط نمیدهد. اینترنت بیمعنی است. چند رهگذر محلی سر میرسند. یک تراکتور به ما نزدیک میشود. مگر تراکتور به چه کار میآمد که بچهها فریاد میزنند: «آقا تو را به خدا زود خودت را برسان؟» چرا راننده و کمک راننده تراکتور آنقدر آرام میرانند؟ من چرا صدایشان میزنم؟ صدای من چرا به آنها نمیرسد؟ چقدر طول کشید تا اولین آمبولانس برسد. نمیدانم؟ فقط سفیدی اش توی این بیابانی که ما گیر افتادهایم باور کردنی نیست. یکی از بچهها میگوید: «زهرا کشوری رو سوار کنید.» میروم سمت آمبولانس. یکی از پسرها خاک آلود دراز کشیده روی زمین. میپرسم: «صدرا محققه؟» حسن ظهوری خبرنگار عصرایران میگوید: «نه.» کی بود؟ حسن کمک میکند سوار آمبولانس بشوم. مهدی گوهری را با برانکارد میآورند میگذارند جلوی روی من، خاک آلود. با صدایی بیرمق میپرسد: «ما چی شدیم؟» پشت سر هم. تا برسیم به ارومیه چند بار پرسیده باشد خوب است؟ هیچ پاسخی به کار او نمیآید. میگویم: «کجات درد میکند؟»
میگوید: «ریهام.» و آن سؤال بیپایان را دوباره میپرسد. تکنیسین اورژانس حین جابهجایی میافتد روی مهدی گوهری و صدای فریاد مهدی یکبار دیگر گوش دره را کر میکند. کمک راننده هم پایش صدمه دیده است. فحش میدهد که چرا توی این مسیر آمدهاند. میگوید: «گفتیم از این مسیر نرویم.» نگار اکبری خبرنگار چند رسانهای ایرنا کنارم نشسته. نگران ریحانه است. از تکنیسین میپرسد حال ریحانه خوب است؟ نگاهش را میدزدد و میگوید: «حال همه خوب است.» صدای جیغ بچهها دوباره میپیچد توی ذهنم: «بچه هامونو بیارین بیرون؟ ریحانه؟ اره بغل من بود. ما کمربند نداشتیم. هیچی نبود که بگیریم. من و ریحانه همدیگر رو بغل کردیم. ریحانه بغل من.... نمیخواهد باور کند. من هم باور نمیکنم. ریحانه اهل مردن نیست. مرگ به ریحانه نمیآید. خیلی با این دنیا کار دارد. آخ مهدی گوهری چرا هی میپرسد: «یعنی ما چی شدیم؟» تصادف کردیم. دوباره با صدایی دردناک میگوید: «یعنی ما چی شدیم.» یعنی چی؟ یعنی اسمش یادش میاد؟ نکند ضربه به سرش خورده. با دست راستم ماسک را میکشم پایین و میپرسم: «منو میشناسی؟.» خندید؟ نمیدانم ولی میگوید: «زهرا کشوری دیگه.» پس حواسش سر جایش است. ما چی شدیم!؟ نه، مهدی گوهری دست بر نمیدارد، این جاده پر پیچ و خم هم... با هر تکان درد میپیچد توی پای کمک راننده، تیغ میکشد به دنده شکسته مهدی و توی کتف من و دست نگار. ترس توی چشم نگار اکبری لانه کرده! اسم ریحانه از زبانش نمیافتد.
میرسیم بیمارستان نقده، حسن ظهوری روی تخت فریاد میزند سوختم. یعنی چه؟ حسن که خوب بود. به من کمک کرد تا سوار آمبولانس شوم. یکی میگوید: «نه خوب نیست.گرم بود، متوجه نشده بود که دنده اش، شکسته و سینهاش را سوراخ کرده بود. خون آرام آرام سینهاش را میگیرد. خدا رحم میکند که حسن به بیمارستان دیر نمیرسد. بیمارستان پر میشود از اسم ریحانه و مهشاد. از هر تخت اسم ریحانه و مهشاد شنیده میشود. یک چشم آیسان زرفام خبرنگار پیامنو، زهرا رفیعی خبرنگار همشهری و فاطمه باباخانی خبرنگار اعتماد اشک است، یک چشم خون. واقعیت چقدر میتواند تلخ باشد. یکی میگفت بچهها زندهاند. خبر پخش نشود، خانوادهها نگران میشوند. حالا همه زخممان پهن شده است توی بیمارستانی در نقده. اینجا چرا اینطوری است؟ چند دفعه اسم ما را مینویسد. چرا هرچی پرستار و پزشک است پشت سر هم و بیفاصله میآیند و اسم ما را لیست میکنند؟ این لیستها به چه درد میخورد؟ آیسان برایم ویلچر میآورد. بچههای روابط عمومی هم میرسند. پس کسی دیگر توی آن دره نیست. حق پرست مسئول روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست را صدا میزنم: «از ریحانه و مهشاد چه خبر؟» سرش را تکان میدهد. هر دو؟ چشمهایش را میبندد. کاش برای همیشه توی آن دره میماندیم! همانجا که جان جوان و زیبای ریحانه و مهشادمان را گرفت! وای، مگر میشود؟ یعنی آن لبخند مهشاد که جان آدم را قلقلک میداد و زیر پوستت شوق میریخت، آن نگاه درشت ریحانه که دنیا را به هیچ میگرفت، همه هیچ! ما چطور برگردیم؟! چقدر بیچارهایم. خشک شدن دریاچه ارومیه کم بود، جان هم میخواست، عروسپسند بود! آن ماشین سنگین کجای این جاده باریک و آن درههای بیرحم جا میگرفت که ما را برای همیشه عزادار کرد؟
جواب این سؤالها چه دردی از من دوا میکند؟ به اتاق رادیولوژی میروم. کار که تمام میشود یکی میان آن همه میگوید: «خانم ترقوهات شکسته.» دیگر هیچ. حتی چهرهاش را نمیبینم. برم میگردانند به اورژانس. کسی با بانداژ دستم را رو سینهام فیکس میکند. کمی بعد یکی میآید و میگوید: «چرا دستت را اینجوری بستند؟» دستم را باز میکند و جوری دیگر میبندد. یعنی الان درست بسته؟ وضعیتم بدتر نشود؟ مدیران میآیند و دوربینها پشت سرشان. ما فیلم گرفتن داریم؟ کسی اهمیت نمیدهد. چرخی میزنند و دوربینها پشت سرشان. فاطمه هنرور خبرنگار صداوسیما میگوید: «حسن و سه تا از بچههای دیگر که حالشان خیلی بد بود را با هلیکوپتر بردند.» ما را هم سه آمبولانس اتوبوسی حمل میکنند. روی تخت بالای سرم آسیه اسحاقی ناله میکرد روی تخت کناریام هم کیمیا عبداللهپور. تکنیسینهای آمبولانس چشم از ما بر نمیدارند. مهشاد و ریحانه هم با خندههای قشنگشان تنهایم نمیگذارند. مدام میروند و میآیند و لبخند میزنند. مگر نمیدانند چه بلایی سرمان آمده؟ مگر نمیدانند ما جوان از دست دادیم؟ از تخت پایین میآیم. پای کیمیا عبداللهپور بشدت ورم کرده است. کیمیا پات چی شده؟ لباسش را کنار میزند. سرم گیج میرود. تکنیسین میگوید: «پزشکها توی نقده متوجه نشدند؟» کیمیا میگوید: «نه.»
در آمبولانس رو به بیمارستان امام ارومیه باز میشود، رو به دوربینهای پشت سر چند مسئول! بوی گازوئیل ماشین تمام تنم را گرفته. تختها توی اورژانس کنار هم ردیف میشوند، کیمیا، من، آسیه. آن طرف هم سهیل و حسن.مهدی گوهری کجاست؟ باز هم اسمنویسی شروع میشود. آدم پشت آدم میآید و اسم لیست میکنند. دوربینها پشت سر مسئولان آزارمان میدهند. درد تحمل حسن را بریده است. فریاد میزند: «چند دفعه اسم ما را میپرسید؟» توی بیمارستان نقده گفتند هیچکدام از بچهها خونریزی داخلی نداشتند اما پزشکان بیمارستان ارومیه خونریزی داخلی چهار تا از بچهها را تأیید کردند، حسن ظهوری، مهدی گوهری، سهیل فرجی و ابراهیم نژادرفیعی. حسن را به آیسی یو منتقل میکنند. وضعیت پای کیمیا عبداللهپور هم نگران کننده است. پزشکها بین جراحی ترقوه شکستهام مرددند. بعد میگویند چون استخوانها حرکت نکردهاند کتفبند استفاده کنم تا جوش بخورد. همه مرخص میشویم جز چهار خبرنگار که باید بمانند. میگویم: «عکسهای رادیولوژی را هم بدهید ببرم.» از بیمارستان نقده هم همین را خواستم. گفتند میدهیم ولی ندادند، مثل ارومیه. فردا نزدیک ظهر با پا و کتف و دست و جان شکسته و جانی ویران سوار هواپیما میشویم. چشمهای رضایی کارشناس روابط عمومی کاسه خون است. از یکی از میهمانداران هواپیما، شکسته و ویران میپرسد تابوتها کجا هستند؟ عقب هواپیما! فاجعه خودش را توی صورتم میکوبد. بیچارهتر از ما هم هست؟ برگشتیم بیبرق چشمان مهشاد. برگشتیم بیزیبایی و ملاحت ریحانه که هیچ عکاسی از پس ثبتش بر نیامده بود. برگشتیم بیرفیق. برگشتیم دوست از دست داده. برگشتیم با دوتا تابوت. یک هواپیما گریان و ویران مینشیند روی باند فرودگاه مهرآباد. دو تابوت از روی جانم رد میشود و تن بیجان آنها را میبرد. صدای گریه بچهها به آسمان میرود. خانوادهها آمدند پشت در پاویون و تن و جان شکستهمان را تحویل میگیرند. صدای گریه بچهها و ضجههای زینب رحیمی خبرنگار عصرایران، درهای از جاده کانیسیب پیرانشهر را آورده است وسط مهرآباد. جادهای که بوی مرگ میدهد از نقده تا تهران. کاش همه ما مثل مهدی گوهری یادمان نمیآمد از دل چه فاجعه، ویرانهمان را کشیدیم وسط تهران، کاش.
خبرنگار اعزامی «ایران» به ارومیه
نمیدانستم آن برق زیبای چشمان خندان مهشاد کریمی، خبرنگار ایسنا در واگنی که تونل کانی سیب را پشت سر میگذاشت، آخرین تصویر او در ذهنم خواهد بود. به خودم سپرده بودم به مهشاد بگویم عشق برق چشمانش را چند برابر کرده است؛ عشقی که قرار بود سه روز دیگر او را در آغوش امناش بگیرد. نمیدانستم آن تصویر باشکوه ریحانه یاسینی، خبرنگار ایرنا که از کانال کانی سیب فیلم میگرفت آخرین خاطره آن بلند بالاست. آخ آخ دختر تو چقدر باشکوه بودی. مگر میشود از آن همه زیبایی و برازندگی یک گودال باقی بماند؟
از درد به خودم پیچیدهام و صدای جیغ سمیرا خباز خبرنگار مهر و فاطمه باباخانی خبرنگار اعتماد ذهنم را خراش میدهد. هر دفعه که مهشاد را صدا میزنند، من سقوط میکنم ته دره. هر بار که کسی فریاد میزند بچه هایمان را از زیر ماشین بکشید بیرون من به کوه نمیخورم، درهای مرا میبلعد. بچهها جیغ میزنند و من پرت میشوم به ابتدای حادثه... قبل از آن حادثه شوم. به آن لحظات که مهشاد در فکر جشن عروسی اش بود و ریحانه که عکسهایش را از کانال کانیسیب برای همسرش واتساپ میکرد. اتوبوس آنقدر آرام میراند که برای همه سؤال پیش آمده بود. راننده میگفت: «اتوبوس مال این جاده نیست. اینجا ماشین کوچک میخواهد. اینجا دره است.»
به وضوح میترسید اما اینجایی که راننده میگفت تا چشم کار میکرد دشت بود نه دره. همه چی به شوخی گذشت تا ماشین به همان درهای که راننده از آن وحشت داشت، رسید. ما افتادیم توی سرازیری ترسناک مرگ. ماشین دیوانه شده بود، افسار پاره کرده بود. برای تمام کردن عجله داشت. اتوبوس افتاد توی سرازیری و صدای راننده بلند شد: «یا خدا! من ترمز ندارم.» جلوی ماشین که باشی حجم فاجعه را و عمق درهها را بیشتر میفهمی. با هر، یاخدا گفتن راننده، از دره جان سالم به در میبردیم و دوباره دهان به رویمان باز میکرد. وقتی مرگ دهان باز کرده باشد هر کاری که بتوانی انجام میدهی و بعد خیره میشوی به تقدیر. راننده گفت: «کمربندها را ببندید.» مگر چند صندلی کمربند داشت؟ میله پشت راننده را سفت گرفتم. این آخرین کاری بود که میتوانستم انجام بدهم. بهسمت دره میرفتیم و من با خودم فکر میکردم آیا اینجا پایان من است؟ دره ای را پشت سر میگذاشتیم تا دره دیگر. آیا این کوه جان مرا میگیرد؟ یعنی همه چی تمام شد؟! علی حاجیمرادی عضو ستاد احیای دریاچه ارومیه فریاد زد بکوب به کوه. مرد بکوب به کوه! کوه از ما دور میشد و دره نزدیک. با خودم فکر میکردم آیا راننده صدای او را میشنود؟ پس چرا به سمت کوه نمیرود. چرا دره هی دهان به سمت ما باز میکند. آیا ما بهسمت کوه میرویم یا دره ما را میقاپد؟ چقدر این دره با ما بازی میکند؟ ماشین به گاردریل که میخورد میگویم تمام شد. اینجا نقطه پایان داستان من است اما راننده به سمت کوه میرود و ماشین با کوه شاخ به شاخ میشود. همهچیز دور سرم میچرخد. آدمها شبحوار از بالای سرم بلند میشوند.... بعد ما تصادف کرده بودیم. ماشین به مقصدش رسیده بود. صدای شکستن استخوانم را شنیده بودم. کیمیا عبداللهپور خبرنگار ایرنا هراسان میگوید، زهرا بیا بیرون. نمیتوانم، گیر افتادهام. کمربندم باز نمیشود. کسی میگوید میتوانی خودت را بکشی بالا؟ نمیتوانم! دو دست آمد که از شانه چپ مرا بکشد بیرون. بهوش هستم. درد دارم. میگویم: «میدانم کتف چپم شکسته از سمت راست بیرونم بکشید.» نمیتوانند. نمیشود. گفتم: «یکی چاقو بیاورد» شبح دو مرد رو به رویم است. یکی چاقو دارد اما نمیتواند کمربند را پاره کند. دیگری چاقو را میکشد. کمربند ولم میکند.جانم را نجات داد. از ماشین بیرون میآیم شاید هم مرا بیرون میآورند. مچاله شدهام با فریاد بچهها که به هیچکجا نمیرسد... میدانی آدم وقتی از حادثهای جان سالم به در میبرد، مرگ بقیه برایش غیر قابل باور میشود. من نمردهام آنها هم نباید بمیرند. نه، این جیغها از ترس است نه از بیرفیق شدن. تلفن خط نمیدهد. اینترنت بیمعنی است. چند رهگذر محلی سر میرسند. یک تراکتور به ما نزدیک میشود. مگر تراکتور به چه کار میآمد که بچهها فریاد میزنند: «آقا تو را به خدا زود خودت را برسان؟» چرا راننده و کمک راننده تراکتور آنقدر آرام میرانند؟ من چرا صدایشان میزنم؟ صدای من چرا به آنها نمیرسد؟ چقدر طول کشید تا اولین آمبولانس برسد. نمیدانم؟ فقط سفیدی اش توی این بیابانی که ما گیر افتادهایم باور کردنی نیست. یکی از بچهها میگوید: «زهرا کشوری رو سوار کنید.» میروم سمت آمبولانس. یکی از پسرها خاک آلود دراز کشیده روی زمین. میپرسم: «صدرا محققه؟» حسن ظهوری خبرنگار عصرایران میگوید: «نه.» کی بود؟ حسن کمک میکند سوار آمبولانس بشوم. مهدی گوهری را با برانکارد میآورند میگذارند جلوی روی من، خاک آلود. با صدایی بیرمق میپرسد: «ما چی شدیم؟» پشت سر هم. تا برسیم به ارومیه چند بار پرسیده باشد خوب است؟ هیچ پاسخی به کار او نمیآید. میگویم: «کجات درد میکند؟»
میگوید: «ریهام.» و آن سؤال بیپایان را دوباره میپرسد. تکنیسین اورژانس حین جابهجایی میافتد روی مهدی گوهری و صدای فریاد مهدی یکبار دیگر گوش دره را کر میکند. کمک راننده هم پایش صدمه دیده است. فحش میدهد که چرا توی این مسیر آمدهاند. میگوید: «گفتیم از این مسیر نرویم.» نگار اکبری خبرنگار چند رسانهای ایرنا کنارم نشسته. نگران ریحانه است. از تکنیسین میپرسد حال ریحانه خوب است؟ نگاهش را میدزدد و میگوید: «حال همه خوب است.» صدای جیغ بچهها دوباره میپیچد توی ذهنم: «بچه هامونو بیارین بیرون؟ ریحانه؟ اره بغل من بود. ما کمربند نداشتیم. هیچی نبود که بگیریم. من و ریحانه همدیگر رو بغل کردیم. ریحانه بغل من.... نمیخواهد باور کند. من هم باور نمیکنم. ریحانه اهل مردن نیست. مرگ به ریحانه نمیآید. خیلی با این دنیا کار دارد. آخ مهدی گوهری چرا هی میپرسد: «یعنی ما چی شدیم؟» تصادف کردیم. دوباره با صدایی دردناک میگوید: «یعنی ما چی شدیم.» یعنی چی؟ یعنی اسمش یادش میاد؟ نکند ضربه به سرش خورده. با دست راستم ماسک را میکشم پایین و میپرسم: «منو میشناسی؟.» خندید؟ نمیدانم ولی میگوید: «زهرا کشوری دیگه.» پس حواسش سر جایش است. ما چی شدیم!؟ نه، مهدی گوهری دست بر نمیدارد، این جاده پر پیچ و خم هم... با هر تکان درد میپیچد توی پای کمک راننده، تیغ میکشد به دنده شکسته مهدی و توی کتف من و دست نگار. ترس توی چشم نگار اکبری لانه کرده! اسم ریحانه از زبانش نمیافتد.
میرسیم بیمارستان نقده، حسن ظهوری روی تخت فریاد میزند سوختم. یعنی چه؟ حسن که خوب بود. به من کمک کرد تا سوار آمبولانس شوم. یکی میگوید: «نه خوب نیست.گرم بود، متوجه نشده بود که دنده اش، شکسته و سینهاش را سوراخ کرده بود. خون آرام آرام سینهاش را میگیرد. خدا رحم میکند که حسن به بیمارستان دیر نمیرسد. بیمارستان پر میشود از اسم ریحانه و مهشاد. از هر تخت اسم ریحانه و مهشاد شنیده میشود. یک چشم آیسان زرفام خبرنگار پیامنو، زهرا رفیعی خبرنگار همشهری و فاطمه باباخانی خبرنگار اعتماد اشک است، یک چشم خون. واقعیت چقدر میتواند تلخ باشد. یکی میگفت بچهها زندهاند. خبر پخش نشود، خانوادهها نگران میشوند. حالا همه زخممان پهن شده است توی بیمارستانی در نقده. اینجا چرا اینطوری است؟ چند دفعه اسم ما را مینویسد. چرا هرچی پرستار و پزشک است پشت سر هم و بیفاصله میآیند و اسم ما را لیست میکنند؟ این لیستها به چه درد میخورد؟ آیسان برایم ویلچر میآورد. بچههای روابط عمومی هم میرسند. پس کسی دیگر توی آن دره نیست. حق پرست مسئول روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست را صدا میزنم: «از ریحانه و مهشاد چه خبر؟» سرش را تکان میدهد. هر دو؟ چشمهایش را میبندد. کاش برای همیشه توی آن دره میماندیم! همانجا که جان جوان و زیبای ریحانه و مهشادمان را گرفت! وای، مگر میشود؟ یعنی آن لبخند مهشاد که جان آدم را قلقلک میداد و زیر پوستت شوق میریخت، آن نگاه درشت ریحانه که دنیا را به هیچ میگرفت، همه هیچ! ما چطور برگردیم؟! چقدر بیچارهایم. خشک شدن دریاچه ارومیه کم بود، جان هم میخواست، عروسپسند بود! آن ماشین سنگین کجای این جاده باریک و آن درههای بیرحم جا میگرفت که ما را برای همیشه عزادار کرد؟
جواب این سؤالها چه دردی از من دوا میکند؟ به اتاق رادیولوژی میروم. کار که تمام میشود یکی میان آن همه میگوید: «خانم ترقوهات شکسته.» دیگر هیچ. حتی چهرهاش را نمیبینم. برم میگردانند به اورژانس. کسی با بانداژ دستم را رو سینهام فیکس میکند. کمی بعد یکی میآید و میگوید: «چرا دستت را اینجوری بستند؟» دستم را باز میکند و جوری دیگر میبندد. یعنی الان درست بسته؟ وضعیتم بدتر نشود؟ مدیران میآیند و دوربینها پشت سرشان. ما فیلم گرفتن داریم؟ کسی اهمیت نمیدهد. چرخی میزنند و دوربینها پشت سرشان. فاطمه هنرور خبرنگار صداوسیما میگوید: «حسن و سه تا از بچههای دیگر که حالشان خیلی بد بود را با هلیکوپتر بردند.» ما را هم سه آمبولانس اتوبوسی حمل میکنند. روی تخت بالای سرم آسیه اسحاقی ناله میکرد روی تخت کناریام هم کیمیا عبداللهپور. تکنیسینهای آمبولانس چشم از ما بر نمیدارند. مهشاد و ریحانه هم با خندههای قشنگشان تنهایم نمیگذارند. مدام میروند و میآیند و لبخند میزنند. مگر نمیدانند چه بلایی سرمان آمده؟ مگر نمیدانند ما جوان از دست دادیم؟ از تخت پایین میآیم. پای کیمیا عبداللهپور بشدت ورم کرده است. کیمیا پات چی شده؟ لباسش را کنار میزند. سرم گیج میرود. تکنیسین میگوید: «پزشکها توی نقده متوجه نشدند؟» کیمیا میگوید: «نه.»
در آمبولانس رو به بیمارستان امام ارومیه باز میشود، رو به دوربینهای پشت سر چند مسئول! بوی گازوئیل ماشین تمام تنم را گرفته. تختها توی اورژانس کنار هم ردیف میشوند، کیمیا، من، آسیه. آن طرف هم سهیل و حسن.مهدی گوهری کجاست؟ باز هم اسمنویسی شروع میشود. آدم پشت آدم میآید و اسم لیست میکنند. دوربینها پشت سر مسئولان آزارمان میدهند. درد تحمل حسن را بریده است. فریاد میزند: «چند دفعه اسم ما را میپرسید؟» توی بیمارستان نقده گفتند هیچکدام از بچهها خونریزی داخلی نداشتند اما پزشکان بیمارستان ارومیه خونریزی داخلی چهار تا از بچهها را تأیید کردند، حسن ظهوری، مهدی گوهری، سهیل فرجی و ابراهیم نژادرفیعی. حسن را به آیسی یو منتقل میکنند. وضعیت پای کیمیا عبداللهپور هم نگران کننده است. پزشکها بین جراحی ترقوه شکستهام مرددند. بعد میگویند چون استخوانها حرکت نکردهاند کتفبند استفاده کنم تا جوش بخورد. همه مرخص میشویم جز چهار خبرنگار که باید بمانند. میگویم: «عکسهای رادیولوژی را هم بدهید ببرم.» از بیمارستان نقده هم همین را خواستم. گفتند میدهیم ولی ندادند، مثل ارومیه. فردا نزدیک ظهر با پا و کتف و دست و جان شکسته و جانی ویران سوار هواپیما میشویم. چشمهای رضایی کارشناس روابط عمومی کاسه خون است. از یکی از میهمانداران هواپیما، شکسته و ویران میپرسد تابوتها کجا هستند؟ عقب هواپیما! فاجعه خودش را توی صورتم میکوبد. بیچارهتر از ما هم هست؟ برگشتیم بیبرق چشمان مهشاد. برگشتیم بیزیبایی و ملاحت ریحانه که هیچ عکاسی از پس ثبتش بر نیامده بود. برگشتیم بیرفیق. برگشتیم دوست از دست داده. برگشتیم با دوتا تابوت. یک هواپیما گریان و ویران مینشیند روی باند فرودگاه مهرآباد. دو تابوت از روی جانم رد میشود و تن بیجان آنها را میبرد. صدای گریه بچهها به آسمان میرود. خانوادهها آمدند پشت در پاویون و تن و جان شکستهمان را تحویل میگیرند. صدای گریه بچهها و ضجههای زینب رحیمی خبرنگار عصرایران، درهای از جاده کانیسیب پیرانشهر را آورده است وسط مهرآباد. جادهای که بوی مرگ میدهد از نقده تا تهران. کاش همه ما مثل مهدی گوهری یادمان نمیآمد از دل چه فاجعه، ویرانهمان را کشیدیم وسط تهران، کاش.
برای کاهش حملات باج افزاری در ایالات متحده
توافقنامه امنیت سایبری بین امریکا و روسیه امضا شد
میثم لطفی
خبرنگار
«ولادیمیر پوتین» و «جو بایدن» رؤسای جمهوری روسیه و امریکا طی نشستی که در ژنو داشتند، پس از مذکرات فراوان پیرامون حملات باج افزاری، توافقنامه امنیت سایبری بین دو کشور را به امضا رساندند تا بر این اساس نگرانیهای موجود در مورد تهدیدهای امنیتی کاهش یابد و این دو دولت نوک پیکان حملات سایبری خود را سمت یکدیگر نشانه نگیرند.
بسیاری از کارشناسان جهانی، روسیه را کانون اصلی حملات سایبری میدانند و یک سر اصلی تمامی اتفاقاتی از این دست را به این کشور مرتبط میکنند، ولی «ولادیمیر پوتین» با تکذیب تمامی این اتهامات اعلام کرده است که کشور او هم در سالهای اخیر بارها مورد حملات سایبری قرار گرفته است و به جای اینکه دیگران را متهم کند، با اقدامات گسترده موفق شده است امنیت سایبری را برای خود برقرار کند.
منشأ حملات سایبری
دنیای ناشناخته سایبری به گونهای تعریف شده است که با وجود پیشرفتهای متعدد در سالهای اخیر، تشخیص منبع دقیق تهدیدهای مجازی بخصوص حملات باج افزاری بسیار دشوار است و بههمین خاطر بسیاری از مراکز امنیتی در سراسر جهان گروههای ویژه در اختیار گرفتهاند تا پروندههای مربوط به این جرایم را دقیقتر بررسی کنند، ولی بسیاری از متخصصان امنیتی با شواهد و دلایل خود این مسأله را مطرح میکنند که بخش اعظم حملات باجافزاری از روسیه هدایت میشود و کمترین میزان حملات به روسیه از مهمترین نکاتی است که این اتفاق را تأیید میکند.
بررسیهای اخیر نشان داده است بیشتر حملات باج افزاری به شرکتها و سازمانهای بزرگ در ساعتهای کاری مسکو صورت میگیرد و در تعطیلات رسمی روسیه معمولاً حمله هکری قابل ملاحظه به ثبت نمیرسد. علاوه بر این گفته میشود گروههای بزرگی که پس از انجام این حملات، اطلاعات سرقت شده را در وب سایتهای مخفیانه که به زبان روسی فعالیت میکنند به فروش میرسانند و همچنین خرید نرم افزارهای مخصوص باج افزاری و دیگر حملات سایبری غالباً در سایتهایی به زبان روسی انجام میشود. در بسیاری از موارد نیز باج افزارهای خودکار دستورالعملهایی را دنبال میکنند که با صفحه کلید رایانهای به زبان روسی مطابقت دارد و در مجموع میتوان گفت روسیه در مقایسه با کشورهای غربی با کمترین حملات باج افزاری و سایبری مواجه میشود. این موارد از مهمترین دلایلی است که باعث شده است کارشناسان امنیتی کشور روسیه را قلب حملات باج افزاری جهان معرفی کنند. البته باید توجه داشت همین موارد نیز «جو بایدن» رئیسجمهوری امریکا را نیز متقاعد کرده است تا با رئیسجمهوری روسیه به توافق سایبری برسد.
بایدن در نشست خبری کنفرانس ژنو حملات باج افزاری اخیر به شرکتهای بزرگ امریکایی را یکی از نگرانیهای اصلی خود مطرح کرد و در این خصوص توضیح داد که در جریان رایزنی برای ایجاد نظم جهانی با «ولادیمیر پوتین» به توافق رسیده است تا این قبیل حملات کاهش یابد. بایدن در این مذاکرات فهرستی متشکل از 16 سازمان مهم امریکایی را خط قرمز این کشور در حوزه حملات سایبری معرفی کرد و از پوتین خواست تحت هر شرایطی امنیت این سازمانها تأمین شود.
با این حال رئیسجمهوری روسیه اتهامات مطرح شده در مورد حملات باج افزاری اخیر را بیاساس خواند و حتی در نشست ژنو ادعا کرد برخی منابع داخلی به او اطلاع دادهاند که حملات باج افزاری اخیر به شرکتهای بزرگ امریکایی از داخل مرزهای این کشور انجام شده است و دولت امریکا به این مسأله کاملاً بیتوجه است. پیش از این در سال 2019 میلادی مقامات امنیتی امریکا و انگلستان در یک اقدام مشترک دو شهروند روس که با استفاده از نرم افزار باج افزاری «اِویل کورپ» حملاتی را انجام داده بودند، متهم شناختند و البته بررسیهای بعدی نشان داد که این دو نفر در کشور روسیه آزاد هستند.
باید توجه داشت در جریان حملات سایبری بزرگ هکرها در دیگر کشورها هم فعالیتهای خود را پیش میبرند و بهعنوان مثال در سال 2017 میلادی صدها بیمارستان متعلق به سازمان ملی خدمات درمانی انگلستان از سوی هکرهای کره شمالی مورد هدف قرار گرفت و در ژانویه امسال نیز پلیس کانادا اعلام کرد فردی که مظنون به همکاری با گروه باج افزاری «نتواکر» بود را دستگیر کرده است.
باجگیریهای مجازی
اواسط مه 2021 یعنی حدود یک ماه قبل گروه سایبری موسوم به «دارکساید» مسئولیت حمله به بزرگترین شرکت خط لوله نفتی امریکا را برعهده گرفت و این اتفاق یکی از پیچیدهترین حملات باج افزاری تاریخ نامگذاری شد.
حمله باج افزاری به شرکت «کولونیال» به قدری وسیع بود که در پی آن دولت امریکا وضعیت اضطراری اعلام کرد و این شرکت که روزانه 2.5 میلیون بشکه معادل 45 درصد از نیاز بنزین، گازوئیل و سوخت جت را به سواحل شرقی امریکا انتقال میداد، برای مدتی تمام فعالیتهای خود را متوقف کرد. شرکت کولونیال برای راهاندازی مجدد خط لوله انتقال سوخت به سواحل شرقی معادل پنج میلیون دلار بیتکوین به هکرها پرداخت کرد و بررسیهای دقیقتر افبیآی نشان داد که هکرها به احتمال قوی در روسیه یا یکی از کشورهای مستقر در اروپای شرقی این پول را دریافت کردند. تبعات این حمله به قدری گسترده بود که وزیر حملونقل امریکا اقدام مذکور را «زنگ خطر جدی» توصیف کرد و قوانین ایالات متحده در مقابل هکرهای روسی را ناتوان خواند. رئیسجمهوری امریکا نیز در همین راستا یک فرمان اجرایی را به امضا رساند تا بهبود وضعیت امنیت سایبری هرچه سریعتر صورت گیرد.
با همه نگرانیها و تلاشهای دولتی، پس از گذشت حدود سه هفته بزرگترین شرکت تأمین فرآوردههای گوشتی جهان که در ماساچوست امریکا واقع شده است اعلام کرد مورد حمله باج افزاری قرار گرفته است.
اف بی آی با بررسیهای خود گروه روسی موسوم به «رِویل» را عامل اصلی این حمله باج افزاری معرفی کرد که در پی آن فعالیت شرکت جِیبیاِس در ایالات متحده، کانادا و استرالیا متوقف شد. پلیس فدرال امریکا در بیانیهای که به همین منظور منتشر کرده بود توضیح داد: «ما گروه «رِویل» که با نام «سودینوبیکی» هم فعالیت میکند را عامل اصلی این حمله سایبری میدانیم و تمامی توان خود را به کار خواهیم گرفت تا کسانی که فعالیت مشروع دیگران را تهدید میکنند، به دست عدالت بسپاریم». ولی تلاشهای افبیآی چندان نتیجه بخش نبود و شرکت جِیبیاس بهمنظور پس گرفتن اطلاعات حساس و راهاندازی دوباره خط تولید فعالیتهای خود مجبور شد به گروه هکری معادل 11 میلیون دلار بیتکوین پرداخت کند تا بر این اساس یکی از بزرگترین باجهای مجازی در امریکا به هکرهای روسی داده شود. این شرکت با انتشار بیانیهای توضیح داد: «پرداخت این پول بهمنظور حفاظت از منافع و خدمات به مشتریان لازم بوده است. ما پس از عادی شدن ارتباط اینترنتی مبلغ درخواستی را بهصورت رمزارز به مهاجمان پرداخت کردیم».
در پی امضای توافقنامه جدید میان بایدن و پوتین، «کریستوفر وری» رئیس پلیس فدرال امریکا اعلام کرد که اگر دولت روسیه تمایل داشته باشد در این زمینه جدیت به خرج دهد، فضای زیادی برای آنها وجود دارد تا جلوی حملات باج افزاری مشابه گرفته شود. او که وسعت حملات باج افزاری به امریکا را گستردهتر از حملات 11 سپتامبر میداند، توضیح داد که افبیآی در حال بررسی 100 نرم افزار مخرب است که در حملات اخیر حضور داشتند و باعث شدند هکرها اهداف مالی خود را محقق سازند.
در سالهای اخیر سلسله حملات سایبری سازمان دهی شده به شرکتها و سازمانهای مهم امریکایی بیشتر شده است و کاخ سفید که با وجود سرمایه گذاریها و تلاشهای فراوان نتوانسته جلوی این قبیل حملات را بگیرد، هم اکنون تلاش میکند با مذاکرات و توافقهای جدید، ایمنی سایبری را در خاک خود برقرار کند.
خبرنگار
«ولادیمیر پوتین» و «جو بایدن» رؤسای جمهوری روسیه و امریکا طی نشستی که در ژنو داشتند، پس از مذکرات فراوان پیرامون حملات باج افزاری، توافقنامه امنیت سایبری بین دو کشور را به امضا رساندند تا بر این اساس نگرانیهای موجود در مورد تهدیدهای امنیتی کاهش یابد و این دو دولت نوک پیکان حملات سایبری خود را سمت یکدیگر نشانه نگیرند.
بسیاری از کارشناسان جهانی، روسیه را کانون اصلی حملات سایبری میدانند و یک سر اصلی تمامی اتفاقاتی از این دست را به این کشور مرتبط میکنند، ولی «ولادیمیر پوتین» با تکذیب تمامی این اتهامات اعلام کرده است که کشور او هم در سالهای اخیر بارها مورد حملات سایبری قرار گرفته است و به جای اینکه دیگران را متهم کند، با اقدامات گسترده موفق شده است امنیت سایبری را برای خود برقرار کند.
منشأ حملات سایبری
دنیای ناشناخته سایبری به گونهای تعریف شده است که با وجود پیشرفتهای متعدد در سالهای اخیر، تشخیص منبع دقیق تهدیدهای مجازی بخصوص حملات باج افزاری بسیار دشوار است و بههمین خاطر بسیاری از مراکز امنیتی در سراسر جهان گروههای ویژه در اختیار گرفتهاند تا پروندههای مربوط به این جرایم را دقیقتر بررسی کنند، ولی بسیاری از متخصصان امنیتی با شواهد و دلایل خود این مسأله را مطرح میکنند که بخش اعظم حملات باجافزاری از روسیه هدایت میشود و کمترین میزان حملات به روسیه از مهمترین نکاتی است که این اتفاق را تأیید میکند.
بررسیهای اخیر نشان داده است بیشتر حملات باج افزاری به شرکتها و سازمانهای بزرگ در ساعتهای کاری مسکو صورت میگیرد و در تعطیلات رسمی روسیه معمولاً حمله هکری قابل ملاحظه به ثبت نمیرسد. علاوه بر این گفته میشود گروههای بزرگی که پس از انجام این حملات، اطلاعات سرقت شده را در وب سایتهای مخفیانه که به زبان روسی فعالیت میکنند به فروش میرسانند و همچنین خرید نرم افزارهای مخصوص باج افزاری و دیگر حملات سایبری غالباً در سایتهایی به زبان روسی انجام میشود. در بسیاری از موارد نیز باج افزارهای خودکار دستورالعملهایی را دنبال میکنند که با صفحه کلید رایانهای به زبان روسی مطابقت دارد و در مجموع میتوان گفت روسیه در مقایسه با کشورهای غربی با کمترین حملات باج افزاری و سایبری مواجه میشود. این موارد از مهمترین دلایلی است که باعث شده است کارشناسان امنیتی کشور روسیه را قلب حملات باج افزاری جهان معرفی کنند. البته باید توجه داشت همین موارد نیز «جو بایدن» رئیسجمهوری امریکا را نیز متقاعد کرده است تا با رئیسجمهوری روسیه به توافق سایبری برسد.
بایدن در نشست خبری کنفرانس ژنو حملات باج افزاری اخیر به شرکتهای بزرگ امریکایی را یکی از نگرانیهای اصلی خود مطرح کرد و در این خصوص توضیح داد که در جریان رایزنی برای ایجاد نظم جهانی با «ولادیمیر پوتین» به توافق رسیده است تا این قبیل حملات کاهش یابد. بایدن در این مذاکرات فهرستی متشکل از 16 سازمان مهم امریکایی را خط قرمز این کشور در حوزه حملات سایبری معرفی کرد و از پوتین خواست تحت هر شرایطی امنیت این سازمانها تأمین شود.
با این حال رئیسجمهوری روسیه اتهامات مطرح شده در مورد حملات باج افزاری اخیر را بیاساس خواند و حتی در نشست ژنو ادعا کرد برخی منابع داخلی به او اطلاع دادهاند که حملات باج افزاری اخیر به شرکتهای بزرگ امریکایی از داخل مرزهای این کشور انجام شده است و دولت امریکا به این مسأله کاملاً بیتوجه است. پیش از این در سال 2019 میلادی مقامات امنیتی امریکا و انگلستان در یک اقدام مشترک دو شهروند روس که با استفاده از نرم افزار باج افزاری «اِویل کورپ» حملاتی را انجام داده بودند، متهم شناختند و البته بررسیهای بعدی نشان داد که این دو نفر در کشور روسیه آزاد هستند.
باید توجه داشت در جریان حملات سایبری بزرگ هکرها در دیگر کشورها هم فعالیتهای خود را پیش میبرند و بهعنوان مثال در سال 2017 میلادی صدها بیمارستان متعلق به سازمان ملی خدمات درمانی انگلستان از سوی هکرهای کره شمالی مورد هدف قرار گرفت و در ژانویه امسال نیز پلیس کانادا اعلام کرد فردی که مظنون به همکاری با گروه باج افزاری «نتواکر» بود را دستگیر کرده است.
باجگیریهای مجازی
اواسط مه 2021 یعنی حدود یک ماه قبل گروه سایبری موسوم به «دارکساید» مسئولیت حمله به بزرگترین شرکت خط لوله نفتی امریکا را برعهده گرفت و این اتفاق یکی از پیچیدهترین حملات باج افزاری تاریخ نامگذاری شد.
حمله باج افزاری به شرکت «کولونیال» به قدری وسیع بود که در پی آن دولت امریکا وضعیت اضطراری اعلام کرد و این شرکت که روزانه 2.5 میلیون بشکه معادل 45 درصد از نیاز بنزین، گازوئیل و سوخت جت را به سواحل شرقی امریکا انتقال میداد، برای مدتی تمام فعالیتهای خود را متوقف کرد. شرکت کولونیال برای راهاندازی مجدد خط لوله انتقال سوخت به سواحل شرقی معادل پنج میلیون دلار بیتکوین به هکرها پرداخت کرد و بررسیهای دقیقتر افبیآی نشان داد که هکرها به احتمال قوی در روسیه یا یکی از کشورهای مستقر در اروپای شرقی این پول را دریافت کردند. تبعات این حمله به قدری گسترده بود که وزیر حملونقل امریکا اقدام مذکور را «زنگ خطر جدی» توصیف کرد و قوانین ایالات متحده در مقابل هکرهای روسی را ناتوان خواند. رئیسجمهوری امریکا نیز در همین راستا یک فرمان اجرایی را به امضا رساند تا بهبود وضعیت امنیت سایبری هرچه سریعتر صورت گیرد.
با همه نگرانیها و تلاشهای دولتی، پس از گذشت حدود سه هفته بزرگترین شرکت تأمین فرآوردههای گوشتی جهان که در ماساچوست امریکا واقع شده است اعلام کرد مورد حمله باج افزاری قرار گرفته است.
اف بی آی با بررسیهای خود گروه روسی موسوم به «رِویل» را عامل اصلی این حمله باج افزاری معرفی کرد که در پی آن فعالیت شرکت جِیبیاِس در ایالات متحده، کانادا و استرالیا متوقف شد. پلیس فدرال امریکا در بیانیهای که به همین منظور منتشر کرده بود توضیح داد: «ما گروه «رِویل» که با نام «سودینوبیکی» هم فعالیت میکند را عامل اصلی این حمله سایبری میدانیم و تمامی توان خود را به کار خواهیم گرفت تا کسانی که فعالیت مشروع دیگران را تهدید میکنند، به دست عدالت بسپاریم». ولی تلاشهای افبیآی چندان نتیجه بخش نبود و شرکت جِیبیاس بهمنظور پس گرفتن اطلاعات حساس و راهاندازی دوباره خط تولید فعالیتهای خود مجبور شد به گروه هکری معادل 11 میلیون دلار بیتکوین پرداخت کند تا بر این اساس یکی از بزرگترین باجهای مجازی در امریکا به هکرهای روسی داده شود. این شرکت با انتشار بیانیهای توضیح داد: «پرداخت این پول بهمنظور حفاظت از منافع و خدمات به مشتریان لازم بوده است. ما پس از عادی شدن ارتباط اینترنتی مبلغ درخواستی را بهصورت رمزارز به مهاجمان پرداخت کردیم».
در پی امضای توافقنامه جدید میان بایدن و پوتین، «کریستوفر وری» رئیس پلیس فدرال امریکا اعلام کرد که اگر دولت روسیه تمایل داشته باشد در این زمینه جدیت به خرج دهد، فضای زیادی برای آنها وجود دارد تا جلوی حملات باج افزاری مشابه گرفته شود. او که وسعت حملات باج افزاری به امریکا را گستردهتر از حملات 11 سپتامبر میداند، توضیح داد که افبیآی در حال بررسی 100 نرم افزار مخرب است که در حملات اخیر حضور داشتند و باعث شدند هکرها اهداف مالی خود را محقق سازند.
در سالهای اخیر سلسله حملات سایبری سازمان دهی شده به شرکتها و سازمانهای مهم امریکایی بیشتر شده است و کاخ سفید که با وجود سرمایه گذاریها و تلاشهای فراوان نتوانسته جلوی این قبیل حملات را بگیرد، هم اکنون تلاش میکند با مذاکرات و توافقهای جدید، ایمنی سایبری را در خاک خود برقرار کند.
تنش آبی و مهاجرت
در جستوجوی آب
محمد معصومیان
گزارش نویس
فلات ایران درحال فرو رفتن است. بهگفته مصطفی فدایی فرد رئیس کمیته تخصصی ارزیابی سیلاب کمیته ملی سدهای بزرگ ایران، 18 استان با خطر بالای فرونشست زمین روبهرو است؛ فرونشستی که میتواند زیرساختهای حیاتی و خانه و زمینهای مردم را ببلعد. تنش آبی برای شهرهای بزرگی مانند تهران یعنی جیرهبندی آب و هشدارهای مصرف، اما برای مردم روستاها به معنای ورشکستگی مالی و مهاجرت است؛ روندی که سالهاست ادامه دارد. مهاجرت روستاییان و مردمی که کشاورزی پیشه آنهاست و حالا در حاشیه شهرهای بزرگ تبدیل به حاشیه نشین و کارگران روزمزد شدهاند. این جابهجایی اما به اینجا ختم نمیشود و تبعاتی گستردهتر از این دارد که در گفتوگو با کارشناسان آن را بررسی میکنیم.
آن طور که آمارها میگویند امسال 200 شهر کشور دچار تنش آبی هستند. شاید بد نباشد همین ابتدا تعریفی از تنش آبی بدهیم که ایران در رتبه چهارم جهانی آن ایستاده است؛ کشوری که بیش از 80 درصد منابع تجدیدپذیر خود را مصرف کرده است. بر اساس شاخص «فالکنمارک» وقتی یک منطقه یا کشور برای هر فرد کمتر از هزار مترمکعب در سال منابع آبی داشته باشد این کشور به تنش آبی دچار شده است. این تنش چه به روز کشور خواهد آورد؟ روستاییانی که در شرق و غرب اصفهان سالهاست با کشاورزی روزگار گذراندهاند چه میکنند؟ کرمانیهایی که دیگر آبی برای کاشت پسته ندارند چطور؟ الگوی کشت باید تغییر کند؛ درست، آبیاری باید قطرهای شود، درست، اما سالهاست در نبود این تغییرات علمی مردم راهی جز فرار از روستای خود پیدا نکردهاند. این پناه بردن به شهرهای بزرگ چه آسیبهایی برای مهاجران و شهرهای مهاجرپذیر دارد؟
شهلا کاظمیپور جمعیت شناس معتقد است از گذشته تاکنون مهاجرت از روستا به شهر عمدتاً بهدلیل دافعه زندگی روستایی بوده است؛ دافعهای که بهخاطر پیدا نکردن شغل و در واقع بین همخوان نبودن میزان زمین برای نیروی کار اتفاق افتاده است؛ عوامل محدود کنندهای که باعث شده است روستاییان از زادگاه خود راهی شهرهای دیگر شوند. کاظمیپور معتقد است حالا با کمبود آب، این مهاجرتها افزایش پیدا خواهد کرد: «در این زمینه ما شاهد مهاجرت به سمت شمال کشور هستیم. اگر این مهاجرت به علت جاذبه مقصد و فرد شغلی داشته باشد و در مقصد جذب شود خوب است اما چون این گونه مهاجرتها به علت دافعه مبدأ است باید گفت به نوعی از چاله به چاه افتادن است. این جمعیت در شهر مقصد حاشیه نشین میشود و در ادامه مبتلا میشوند به انواع آسیبهای اجتماعی که هم خود و هم جامعه مبدأ را دچار چالش میکنند.»
مشکلات این مهاجران که مجبورند برای کسب روزی مسافت طولانی را طی کنند تا به مقصدی برسند که در آن به حداقلها دسترسی بهتری داشته باشند به اینجا ختم نمیشود. کاظمیپور میگوید: «تجانس فرهنگی بین میهمان و میزبان کم خواهد بود، امکان دارد مردم مقصد با زبان و آداب و رسوم آنها آشنا نباشند و همین مسأله باعث حاشیه نشینی آنها خواهد شد. حاشیه نشینی تنها به افرادی که در حاشیه شهر زندگی میکنند اطلاق نمیشود، فرد میتواند درآمد خوبی داشته باشد اما سبک لباس و صحبت و رفتار شهریاش فرق کند. این باعث اخلال در شهر میزبان خواهد شد.»
شهری را تصور کنید که همین حالا هم نمیتواند برای ساکنان بومی خود شغل و امکانات شهری مناسب تهیه کند و اگر فرهنگسازی و برنامهریزی برای این مهاجرتها در شهرهای مبدأ نباشد آن وقت تضاد منافع میتواند چالشهای جدیدی را پیش روی مسئولان شهری ایجاد کند.
کاظمیپور در زمینه برنامهریزی شهری مثالهایی میزند تا فهم بهتری از چالشها بهدست دهد: «نمود آن را میتوان در برنامهریزی آموزشی دید که مسئولان باید حساب کنند با رشد جمعیت به چند مدرسه نیاز است؟ چند معلم جدید باید به کار گرفت؟ و اگر این مهاجرتها زیاد و بیرویه باشد باید برای برنامهریزی دانشگاه، مسکن، انواع راهها و زیربنای شهری تغییر ایجاد کرد چون اینها بسرعت تحت تأثیر مهاجرتها قرار میگیرد و برنامهریزی شهری به هم میریزد.» کاظمیپور معتقد است اگر مهاجرت بدون برنامه صورت بگیرد کیفیت زندگی مردمی را که در شهرهای مبدأ هستند پایین میآورد: «اگر مسئولان شاهد رخ دادن این اتفاقات هستند باید حتماً مهاجرتها را به مناطقی هدایت کنند که تحت مدیریت خودشان است و با برنامهریزی مکانهایی را که افراد به آنجا مهاجرت میکنند ، پوشش بدهند.»
مهندس مرتضی سمایی کارشناس حوزه آب، در مورد انواع مهاجرت توسط مردمی که در تنگنای آبی قرار گرفتهاند میگوید، دستهای برخوردار که نگران آینده هستند و با خرید زمین و ساختن ویلا در شمال کشور آینده نگری کردهاند، دستهای که معیشتشان به آب بستگی دارد و راهی حاشیههای شهرهای بزرگ شدهاند و افرادی که راهی شهرهای اطراف میشوند و با کرایه زمینهای کشاورزی کسب درآمد میکنند: «در غرب اصفهان معیشت بسته به کشاورزی است و راه دیگری هم وجود ندارد. بخشی از آنها در دستههای چند نفری به استانهایی میروند که هنوز آبی مانده و در آنجا در زمینهای وسیع سبزی کاری و صیفی کاری میکنند اما در شرق اصفهان شرایط فرق دارد. آنها بشدت ثروتمند بودند، زمینهای وسیع داشتند و دولتها همیشه به آنها قول درست شدن وضعیت را دادهاند اما حالا کار به جایی رسیده که حتی توان مهاجرت هم ندارند و به علت محافظهکاری و آبروخواهی مجبورند بهصورت پنهانی به شهرهای اطراف بروند و کار کنند.» سمایی از خالی شدن روستاها از جوانان میگوید و مهاجرت آنها به شهرهای بزرگ برای یافتن کار: «روستاها در عرض 40 سال گذشته 50 درصد خالی شدهاند.»
ندا رحیمپور دکترای عمران مهندسی و مدیریت منابع آب، مهمترین اثرات تنش آبی در روستاها را کاهش نیروی کار در روستا و تفاوت جنسی به علت مهاجرت گستردهتر مردان نسبت به زنان میداند: «نبود برنامهریزی جامع و مدون از جمله عواملی است که خسارات وارده به روستاها و شهرها را بیشتر میکند بخصوص در خشکسالی درازمدت که از سالهای گذشته کشور را در بر گرفته، بسیاری از محصولات کشاورزی به علت نبود آب از بین رفته است. از استانهایی که اثرات خشکسالی را میتوان در آنها دید سیستان و بلوچستان و کرمان است که خیلی از محصولات زراعی از بین رفته و سیل مهاجرت به شهرها را شاهد هستیم که منجر به افزایش حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ و مراکز استانها شده.»
او راههای جلوگیری از این افزایش جمعیت را براساس مطالعات آمایش سرزمین، استفاده از توان اکولوژی منطقه میداند که میتوان بر اساس آن شغل مناسب برای مناطق روستایی تعریف کرد: «اگر قرار است کشتی در مناطق روستایی صورت بگیرد باید براساس الگوی کشت مناسب با توجه به اقلیم منطقه باشد و محصولاتی در هر منطقه کشت بشود که منطبق بر شرایط آب و هوایی و مخصوصاً میزان آب موجود منطقه باشد. استفاده از فناوریهای نوین در بخش کشاورزی و تجمیع مزارع و سرمایهگذاری بیشتر هم راه دیگری برای جلوگیری از این اتفاقات است.»
اگر هم بنابر این است که به کشاورزی بگوییم دست از کشت بردار باید راهی جایگزین برای او در نظر بگیریم تا او سرخورده از زندگی در روستا راهی شهرهای دیگری نشود. از نظر رحیمپور، این معیشت جایگزین میتواند تمرکز بر صنایع دستی و محلی روستاییان باشد. در واقع توسعه گردشگری طبیعی با آموزش صحیح برای افراد روستا هم میتواند راهی میانبر به منظور جلوگیری از مصرف بیرویه آب و هم نگه داشتن سرمایههای انسانی روستا باشد.
فرشید مقدم جامعه شناس شهری از روند حرکت نیروی کار ارزان قیمت از پس خشکسالی به سمت کلانشهرها میگوید؛ روندی ادامه دار که باعث میشود مناطقی بسیار پرجمعیت مانند کلانشهرها و مناطقی کم جمعیت در دیگر مناطق را شاهد باشیم. او سرعت گرفتن این وضعیت را که از دهه 40 آغاز شده باعث عدم توازن جمعیت در کشور میداند و معتقد است اعیانیسازی در کلانشهرها که از نمونههای آن گران شدن زمین، مسکن و خدمات شهری است باعث طرد شدن نیروهای کار در شهرهای بزرگ میشود: «اعیانیسازی کلانشهرها درواقع سادهترین راه برای مقابله با روند مهاجرت از طرف مسئولان بوده و راه دشوار و عادلانه این است که در مبادی مهاجرت تنظیماتی صورت بگیرد که جذابیت در مبدأ ایجاد شود که افراد بمانند. ما اکنون شاهد سیاستهایی هستیم که جاذبه مقصد را کم یا در مقصد دافعه تولید میکنند و ماحصل این میشود که فرد از مبدأ حرکت میکند اما به مقصد نمیرسد و در بین راه متوقف میشود.» آن طور که مقدم میگوید به نظر آخرین مقصد مهاجران اسکان غیررسمی در حاشیه تهران، کرج، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز است.
گزارش نویس
فلات ایران درحال فرو رفتن است. بهگفته مصطفی فدایی فرد رئیس کمیته تخصصی ارزیابی سیلاب کمیته ملی سدهای بزرگ ایران، 18 استان با خطر بالای فرونشست زمین روبهرو است؛ فرونشستی که میتواند زیرساختهای حیاتی و خانه و زمینهای مردم را ببلعد. تنش آبی برای شهرهای بزرگی مانند تهران یعنی جیرهبندی آب و هشدارهای مصرف، اما برای مردم روستاها به معنای ورشکستگی مالی و مهاجرت است؛ روندی که سالهاست ادامه دارد. مهاجرت روستاییان و مردمی که کشاورزی پیشه آنهاست و حالا در حاشیه شهرهای بزرگ تبدیل به حاشیه نشین و کارگران روزمزد شدهاند. این جابهجایی اما به اینجا ختم نمیشود و تبعاتی گستردهتر از این دارد که در گفتوگو با کارشناسان آن را بررسی میکنیم.
آن طور که آمارها میگویند امسال 200 شهر کشور دچار تنش آبی هستند. شاید بد نباشد همین ابتدا تعریفی از تنش آبی بدهیم که ایران در رتبه چهارم جهانی آن ایستاده است؛ کشوری که بیش از 80 درصد منابع تجدیدپذیر خود را مصرف کرده است. بر اساس شاخص «فالکنمارک» وقتی یک منطقه یا کشور برای هر فرد کمتر از هزار مترمکعب در سال منابع آبی داشته باشد این کشور به تنش آبی دچار شده است. این تنش چه به روز کشور خواهد آورد؟ روستاییانی که در شرق و غرب اصفهان سالهاست با کشاورزی روزگار گذراندهاند چه میکنند؟ کرمانیهایی که دیگر آبی برای کاشت پسته ندارند چطور؟ الگوی کشت باید تغییر کند؛ درست، آبیاری باید قطرهای شود، درست، اما سالهاست در نبود این تغییرات علمی مردم راهی جز فرار از روستای خود پیدا نکردهاند. این پناه بردن به شهرهای بزرگ چه آسیبهایی برای مهاجران و شهرهای مهاجرپذیر دارد؟
شهلا کاظمیپور جمعیت شناس معتقد است از گذشته تاکنون مهاجرت از روستا به شهر عمدتاً بهدلیل دافعه زندگی روستایی بوده است؛ دافعهای که بهخاطر پیدا نکردن شغل و در واقع بین همخوان نبودن میزان زمین برای نیروی کار اتفاق افتاده است؛ عوامل محدود کنندهای که باعث شده است روستاییان از زادگاه خود راهی شهرهای دیگر شوند. کاظمیپور معتقد است حالا با کمبود آب، این مهاجرتها افزایش پیدا خواهد کرد: «در این زمینه ما شاهد مهاجرت به سمت شمال کشور هستیم. اگر این مهاجرت به علت جاذبه مقصد و فرد شغلی داشته باشد و در مقصد جذب شود خوب است اما چون این گونه مهاجرتها به علت دافعه مبدأ است باید گفت به نوعی از چاله به چاه افتادن است. این جمعیت در شهر مقصد حاشیه نشین میشود و در ادامه مبتلا میشوند به انواع آسیبهای اجتماعی که هم خود و هم جامعه مبدأ را دچار چالش میکنند.»
مشکلات این مهاجران که مجبورند برای کسب روزی مسافت طولانی را طی کنند تا به مقصدی برسند که در آن به حداقلها دسترسی بهتری داشته باشند به اینجا ختم نمیشود. کاظمیپور میگوید: «تجانس فرهنگی بین میهمان و میزبان کم خواهد بود، امکان دارد مردم مقصد با زبان و آداب و رسوم آنها آشنا نباشند و همین مسأله باعث حاشیه نشینی آنها خواهد شد. حاشیه نشینی تنها به افرادی که در حاشیه شهر زندگی میکنند اطلاق نمیشود، فرد میتواند درآمد خوبی داشته باشد اما سبک لباس و صحبت و رفتار شهریاش فرق کند. این باعث اخلال در شهر میزبان خواهد شد.»
شهری را تصور کنید که همین حالا هم نمیتواند برای ساکنان بومی خود شغل و امکانات شهری مناسب تهیه کند و اگر فرهنگسازی و برنامهریزی برای این مهاجرتها در شهرهای مبدأ نباشد آن وقت تضاد منافع میتواند چالشهای جدیدی را پیش روی مسئولان شهری ایجاد کند.
کاظمیپور در زمینه برنامهریزی شهری مثالهایی میزند تا فهم بهتری از چالشها بهدست دهد: «نمود آن را میتوان در برنامهریزی آموزشی دید که مسئولان باید حساب کنند با رشد جمعیت به چند مدرسه نیاز است؟ چند معلم جدید باید به کار گرفت؟ و اگر این مهاجرتها زیاد و بیرویه باشد باید برای برنامهریزی دانشگاه، مسکن، انواع راهها و زیربنای شهری تغییر ایجاد کرد چون اینها بسرعت تحت تأثیر مهاجرتها قرار میگیرد و برنامهریزی شهری به هم میریزد.» کاظمیپور معتقد است اگر مهاجرت بدون برنامه صورت بگیرد کیفیت زندگی مردمی را که در شهرهای مبدأ هستند پایین میآورد: «اگر مسئولان شاهد رخ دادن این اتفاقات هستند باید حتماً مهاجرتها را به مناطقی هدایت کنند که تحت مدیریت خودشان است و با برنامهریزی مکانهایی را که افراد به آنجا مهاجرت میکنند ، پوشش بدهند.»
مهندس مرتضی سمایی کارشناس حوزه آب، در مورد انواع مهاجرت توسط مردمی که در تنگنای آبی قرار گرفتهاند میگوید، دستهای برخوردار که نگران آینده هستند و با خرید زمین و ساختن ویلا در شمال کشور آینده نگری کردهاند، دستهای که معیشتشان به آب بستگی دارد و راهی حاشیههای شهرهای بزرگ شدهاند و افرادی که راهی شهرهای اطراف میشوند و با کرایه زمینهای کشاورزی کسب درآمد میکنند: «در غرب اصفهان معیشت بسته به کشاورزی است و راه دیگری هم وجود ندارد. بخشی از آنها در دستههای چند نفری به استانهایی میروند که هنوز آبی مانده و در آنجا در زمینهای وسیع سبزی کاری و صیفی کاری میکنند اما در شرق اصفهان شرایط فرق دارد. آنها بشدت ثروتمند بودند، زمینهای وسیع داشتند و دولتها همیشه به آنها قول درست شدن وضعیت را دادهاند اما حالا کار به جایی رسیده که حتی توان مهاجرت هم ندارند و به علت محافظهکاری و آبروخواهی مجبورند بهصورت پنهانی به شهرهای اطراف بروند و کار کنند.» سمایی از خالی شدن روستاها از جوانان میگوید و مهاجرت آنها به شهرهای بزرگ برای یافتن کار: «روستاها در عرض 40 سال گذشته 50 درصد خالی شدهاند.»
ندا رحیمپور دکترای عمران مهندسی و مدیریت منابع آب، مهمترین اثرات تنش آبی در روستاها را کاهش نیروی کار در روستا و تفاوت جنسی به علت مهاجرت گستردهتر مردان نسبت به زنان میداند: «نبود برنامهریزی جامع و مدون از جمله عواملی است که خسارات وارده به روستاها و شهرها را بیشتر میکند بخصوص در خشکسالی درازمدت که از سالهای گذشته کشور را در بر گرفته، بسیاری از محصولات کشاورزی به علت نبود آب از بین رفته است. از استانهایی که اثرات خشکسالی را میتوان در آنها دید سیستان و بلوچستان و کرمان است که خیلی از محصولات زراعی از بین رفته و سیل مهاجرت به شهرها را شاهد هستیم که منجر به افزایش حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ و مراکز استانها شده.»
او راههای جلوگیری از این افزایش جمعیت را براساس مطالعات آمایش سرزمین، استفاده از توان اکولوژی منطقه میداند که میتوان بر اساس آن شغل مناسب برای مناطق روستایی تعریف کرد: «اگر قرار است کشتی در مناطق روستایی صورت بگیرد باید براساس الگوی کشت مناسب با توجه به اقلیم منطقه باشد و محصولاتی در هر منطقه کشت بشود که منطبق بر شرایط آب و هوایی و مخصوصاً میزان آب موجود منطقه باشد. استفاده از فناوریهای نوین در بخش کشاورزی و تجمیع مزارع و سرمایهگذاری بیشتر هم راه دیگری برای جلوگیری از این اتفاقات است.»
اگر هم بنابر این است که به کشاورزی بگوییم دست از کشت بردار باید راهی جایگزین برای او در نظر بگیریم تا او سرخورده از زندگی در روستا راهی شهرهای دیگری نشود. از نظر رحیمپور، این معیشت جایگزین میتواند تمرکز بر صنایع دستی و محلی روستاییان باشد. در واقع توسعه گردشگری طبیعی با آموزش صحیح برای افراد روستا هم میتواند راهی میانبر به منظور جلوگیری از مصرف بیرویه آب و هم نگه داشتن سرمایههای انسانی روستا باشد.
فرشید مقدم جامعه شناس شهری از روند حرکت نیروی کار ارزان قیمت از پس خشکسالی به سمت کلانشهرها میگوید؛ روندی ادامه دار که باعث میشود مناطقی بسیار پرجمعیت مانند کلانشهرها و مناطقی کم جمعیت در دیگر مناطق را شاهد باشیم. او سرعت گرفتن این وضعیت را که از دهه 40 آغاز شده باعث عدم توازن جمعیت در کشور میداند و معتقد است اعیانیسازی در کلانشهرها که از نمونههای آن گران شدن زمین، مسکن و خدمات شهری است باعث طرد شدن نیروهای کار در شهرهای بزرگ میشود: «اعیانیسازی کلانشهرها درواقع سادهترین راه برای مقابله با روند مهاجرت از طرف مسئولان بوده و راه دشوار و عادلانه این است که در مبادی مهاجرت تنظیماتی صورت بگیرد که جذابیت در مبدأ ایجاد شود که افراد بمانند. ما اکنون شاهد سیاستهایی هستیم که جاذبه مقصد را کم یا در مقصد دافعه تولید میکنند و ماحصل این میشود که فرد از مبدأ حرکت میکند اما به مقصد نمیرسد و در بین راه متوقف میشود.» آن طور که مقدم میگوید به نظر آخرین مقصد مهاجران اسکان غیررسمی در حاشیه تهران، کرج، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز است.
نقش شهروندان در بهبود سرمایه اجتماعی
دکتر محمدمهدی فرقانی
استاد ارتباطات
سرمایه اجتماعی مهمترین دارایی هر دولت و ملت است که بدون آن روند توسعه ملی در عرصههای مختلف کشور مختل میشود و اعتماد اجتماعی تنزل پیدا میکند. بهطوری که فاصله ملت و دولت افزایش مییابد. بنابراین هر دولتی باید تلاش کند سرمایه اجتماعی خود را ارتقا ببخشد. ایجاد اعتماد در مردم از سوی دولتها یک عامل مهم در ارتقا بخشیدن به سرمایه اجتماعی در هر کشور است. دولتها باید اعتماد مردم را با تحقق وعدهها و بهبود عملکردها نسبت بهخود افزایش دهند. یک دولت همواره نگران مردم و منافع عمومی ملت، فراهمسازی رفاه اجتماعی و تحقق هر چه بهتر شرایط مطلوب زندگی و بالا بردن کیفیت شهروندانش است. البته این سرمایه اجتماعی طی سالها در کشور ما به دلایل مختلف آسیب دیده است. بخشی از این آسیب محصول عملکرد داخلی و بخشی مربوط به فشارهایی است که از خارج کشور بر دولت تحمیل شده است. بنابراین میتوان گفت در حال حاضر سرمایه اجتماعی ما در وضعیت مناسبی نیست. ترمیم و جبران آن هم بهصورت ضربتی و در کوتاه مدت مقدور نیست، برای آنکه مردم باید بر اساس تجربه زیست و زندگی خود مشاهده کنند که شرایط رو به بهبود است و در زندگی روزمرهشان آن را لمس کنند. مهمتر آنکه احساس کنند این بهبود استمرار دارد و مقطعی نیست. پس بازسازی سرمایه اجتماعی زمانبر است. مهم این است دولت برای ارتقای سرمایه اجتماعی برنامهریزی و هدفگذاری کند. از طرفی شکی نیست خود مردم هم میتوانند در ارتقای سرمایه اجتماعی و افزایش آن مشارکت داشته باشند. واقعیت این است که رفتار اجتماعی شهروندان ما به سمت خودمحوری رفته و افراد منافع خود را پیش از منافع دیگران در نظر میگیرند،چه در تعاملات اجتماعی، چه در مباحث اقتصادی مثل خرید و فروش، مردم به هم اعتمادی ندارند و براحتی حق یکدیگر را نادیده می گیرند. بهصورت عامیانه ما دیگر هوای یکدیگر را نداریم که البته همه اینها معلول همان علت اولیه یعنی عدم اعتماد مردم به دولت و ضعف در سرمایه اجتماعی کشور است. تکتک شهروندان هم در بازسازی اعتماد عمومی نقش دارند و باید تلاش کنند. اینگونه نباشد که من شهروند در تعاملات اجتماعی روزمرهام فقط منافع خود را در نظر بگیرم حتی اگر طرف مقابلم متضرر شود. از فروشنده، پزشک، مهندس، معلم و... گرفته تا هرگونه تعاملات که وجود دارد. اشخاص نباید دائماً به فکر این باشند مبادا متضرر شوم یا به نحوی فقط به فکر سود خود باشند.
استاد ارتباطات
سرمایه اجتماعی مهمترین دارایی هر دولت و ملت است که بدون آن روند توسعه ملی در عرصههای مختلف کشور مختل میشود و اعتماد اجتماعی تنزل پیدا میکند. بهطوری که فاصله ملت و دولت افزایش مییابد. بنابراین هر دولتی باید تلاش کند سرمایه اجتماعی خود را ارتقا ببخشد. ایجاد اعتماد در مردم از سوی دولتها یک عامل مهم در ارتقا بخشیدن به سرمایه اجتماعی در هر کشور است. دولتها باید اعتماد مردم را با تحقق وعدهها و بهبود عملکردها نسبت بهخود افزایش دهند. یک دولت همواره نگران مردم و منافع عمومی ملت، فراهمسازی رفاه اجتماعی و تحقق هر چه بهتر شرایط مطلوب زندگی و بالا بردن کیفیت شهروندانش است. البته این سرمایه اجتماعی طی سالها در کشور ما به دلایل مختلف آسیب دیده است. بخشی از این آسیب محصول عملکرد داخلی و بخشی مربوط به فشارهایی است که از خارج کشور بر دولت تحمیل شده است. بنابراین میتوان گفت در حال حاضر سرمایه اجتماعی ما در وضعیت مناسبی نیست. ترمیم و جبران آن هم بهصورت ضربتی و در کوتاه مدت مقدور نیست، برای آنکه مردم باید بر اساس تجربه زیست و زندگی خود مشاهده کنند که شرایط رو به بهبود است و در زندگی روزمرهشان آن را لمس کنند. مهمتر آنکه احساس کنند این بهبود استمرار دارد و مقطعی نیست. پس بازسازی سرمایه اجتماعی زمانبر است. مهم این است دولت برای ارتقای سرمایه اجتماعی برنامهریزی و هدفگذاری کند. از طرفی شکی نیست خود مردم هم میتوانند در ارتقای سرمایه اجتماعی و افزایش آن مشارکت داشته باشند. واقعیت این است که رفتار اجتماعی شهروندان ما به سمت خودمحوری رفته و افراد منافع خود را پیش از منافع دیگران در نظر میگیرند،چه در تعاملات اجتماعی، چه در مباحث اقتصادی مثل خرید و فروش، مردم به هم اعتمادی ندارند و براحتی حق یکدیگر را نادیده می گیرند. بهصورت عامیانه ما دیگر هوای یکدیگر را نداریم که البته همه اینها معلول همان علت اولیه یعنی عدم اعتماد مردم به دولت و ضعف در سرمایه اجتماعی کشور است. تکتک شهروندان هم در بازسازی اعتماد عمومی نقش دارند و باید تلاش کنند. اینگونه نباشد که من شهروند در تعاملات اجتماعی روزمرهام فقط منافع خود را در نظر بگیرم حتی اگر طرف مقابلم متضرر شود. از فروشنده، پزشک، مهندس، معلم و... گرفته تا هرگونه تعاملات که وجود دارد. اشخاص نباید دائماً به فکر این باشند مبادا متضرر شوم یا به نحوی فقط به فکر سود خود باشند.
خواستههای بخش خصوصی از دولت آینده، ملی است
علاء میرمحمد صادقی
عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران
در حالی که شمارش معکوس برای تغییر دولت دوازدهم آغاز شده و بزودی ابراهیم رئیسی رئیسجمهوری منتخب مردمی فعالیت دولت سیزدهم را شروع میکند صحبتها از انتظارات مردم، بخش خصوصی و تولیدکنندگان از دولت جدید است. آحاد مردم خواهان تغییر و تحول در مسائل داخلی و مهمتر آن مسائل بینالمللی هستند.
از اینرو نکتهای که بین تمام بخشها مشترک است و از دولت رئیسی انجام آن انتظار میرود، حل مشکلات اقتصادی است.
اگر دولت آینده میخواهد به سمت برطرف کردن مشکلات اقتصادی کشور حرکت کند باید به چند نکته اساسی که مورد غفلت واقع شده است، توجه کند. اولین مبحث در این خصوص که بهعنوان فعال بخش خصوصی از دولت رئیسی انتظار دارم این است که وزرایی را برای کابینه خود انتخاب کند که نسبت به آن حوزه شناخت کافی و وافر داشته باشند. صرف داشتن مدرک تحصیلی بالا نباید ملاک انتخاب برای وزیر شدن باشد. کشور برای اداره وزارتخانهها به فردی با تجربه نیاز دارد. فردی که با وزارتخانه و کارکرد آن حوزه بهطور کامل آشنا باشد و بداند که چگونه و با چه برنامه کاربردی میتوان مشکلات را حل کرد.
بعضاً شاهد این بودیم که وزرایی برای وزاتخانهها انتخاب شدند که از نظر مدارک علمی و تحصیلات دانشگاهی سطح بسیار بالای داشتند ولی نتوانستند کارنامه خوبی داشته باشند چرا که تجربه کار در آن وزارتخانه را نداشتند و نمیدانستند با چه فرمولی میتوان از مشکلات و چالشها کاست.
توصیه جدی این است که فردی برای کابینه انتخاب شود که عاملیت اقتصادی داشته باشد و نسبت به امور گذشته و حال اشراف کامل داشته باشد. اگر فردی مسئولیت وزارتخانهای را قبول کرد ولی آمادگی اداره آن را نداشت بهتر است برای انجام کارها از عاملین اقتصادی بهعنوان مشاور بهره بگیرد. اتاق بازرگانی، انجمنها و اتحادیهها دارای منابع انسانی با ارزشی هستند که اعضای کابینه دولت سیزده میتوانند از آنها برای بهبود فعالیتها بهره ببرند. رئیسجمهوری منتخب زمان مناظرهها و بعد از آن بارها بر این امر تأکید کرد که برای حل مشکلات اقتصادی تمام هم و غم خود را خواهد گذاشت لذا همه ما به آینده اقتصادی ایران خوشبین هستیم و معتقدیم که مشکلات برطرف خواهد شد. البته نباید اینگونه فکر کنیم که دولت باید یک تنه بهسمت حل تمام مشکلات برود، برای اینکه چالشها به حداقل برسد ضرورت دارد بخش خصوصی هم در کنار دولت قرار گیرد و کمک کند که چالشها کمرنگ شود. دولت قادر نیست بدون همکاری با بخش خصوصی مشکلات را رفع کند لذا بخش خصوصی نباید خود را از دولت جدا بداند.
دولت سیزدهم بین مردم محبوبیت دارد لذا همین امر کمک خواهد کرد که با استفاده از پتانسیل مردم، بخش خصوصی، تشکلها و انجمنها و البته وزرای لایق به سمت برطرف کردن مشکلات حرکت کنیم و به مرور زمان خواستههای که اکنون مطرح است، محقق شود. خواستههایی که بخش خصوصی از دولت جدید دارد از خواستههای مردمی جدا نیست چرا که همه ما بهدنبال ایرانی مقتدر و سرافراز هستیم؛ از اینرو برای داشتن چنین امری ضروری است که همه بخشها در کنار هم قرار بگیرند و برای بهتر شدن شرایط و حل مشکلات تلاش کنند. اگر شرایط اقتصادی کشور بهبود پیدا کند منفعت آن شامل حال همه میشود و باید همه به این امر توجه کنیم.
عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران
در حالی که شمارش معکوس برای تغییر دولت دوازدهم آغاز شده و بزودی ابراهیم رئیسی رئیسجمهوری منتخب مردمی فعالیت دولت سیزدهم را شروع میکند صحبتها از انتظارات مردم، بخش خصوصی و تولیدکنندگان از دولت جدید است. آحاد مردم خواهان تغییر و تحول در مسائل داخلی و مهمتر آن مسائل بینالمللی هستند.
از اینرو نکتهای که بین تمام بخشها مشترک است و از دولت رئیسی انجام آن انتظار میرود، حل مشکلات اقتصادی است.
اگر دولت آینده میخواهد به سمت برطرف کردن مشکلات اقتصادی کشور حرکت کند باید به چند نکته اساسی که مورد غفلت واقع شده است، توجه کند. اولین مبحث در این خصوص که بهعنوان فعال بخش خصوصی از دولت رئیسی انتظار دارم این است که وزرایی را برای کابینه خود انتخاب کند که نسبت به آن حوزه شناخت کافی و وافر داشته باشند. صرف داشتن مدرک تحصیلی بالا نباید ملاک انتخاب برای وزیر شدن باشد. کشور برای اداره وزارتخانهها به فردی با تجربه نیاز دارد. فردی که با وزارتخانه و کارکرد آن حوزه بهطور کامل آشنا باشد و بداند که چگونه و با چه برنامه کاربردی میتوان مشکلات را حل کرد.
بعضاً شاهد این بودیم که وزرایی برای وزاتخانهها انتخاب شدند که از نظر مدارک علمی و تحصیلات دانشگاهی سطح بسیار بالای داشتند ولی نتوانستند کارنامه خوبی داشته باشند چرا که تجربه کار در آن وزارتخانه را نداشتند و نمیدانستند با چه فرمولی میتوان از مشکلات و چالشها کاست.
توصیه جدی این است که فردی برای کابینه انتخاب شود که عاملیت اقتصادی داشته باشد و نسبت به امور گذشته و حال اشراف کامل داشته باشد. اگر فردی مسئولیت وزارتخانهای را قبول کرد ولی آمادگی اداره آن را نداشت بهتر است برای انجام کارها از عاملین اقتصادی بهعنوان مشاور بهره بگیرد. اتاق بازرگانی، انجمنها و اتحادیهها دارای منابع انسانی با ارزشی هستند که اعضای کابینه دولت سیزده میتوانند از آنها برای بهبود فعالیتها بهره ببرند. رئیسجمهوری منتخب زمان مناظرهها و بعد از آن بارها بر این امر تأکید کرد که برای حل مشکلات اقتصادی تمام هم و غم خود را خواهد گذاشت لذا همه ما به آینده اقتصادی ایران خوشبین هستیم و معتقدیم که مشکلات برطرف خواهد شد. البته نباید اینگونه فکر کنیم که دولت باید یک تنه بهسمت حل تمام مشکلات برود، برای اینکه چالشها به حداقل برسد ضرورت دارد بخش خصوصی هم در کنار دولت قرار گیرد و کمک کند که چالشها کمرنگ شود. دولت قادر نیست بدون همکاری با بخش خصوصی مشکلات را رفع کند لذا بخش خصوصی نباید خود را از دولت جدا بداند.
دولت سیزدهم بین مردم محبوبیت دارد لذا همین امر کمک خواهد کرد که با استفاده از پتانسیل مردم، بخش خصوصی، تشکلها و انجمنها و البته وزرای لایق به سمت برطرف کردن مشکلات حرکت کنیم و به مرور زمان خواستههای که اکنون مطرح است، محقق شود. خواستههایی که بخش خصوصی از دولت جدید دارد از خواستههای مردمی جدا نیست چرا که همه ما بهدنبال ایرانی مقتدر و سرافراز هستیم؛ از اینرو برای داشتن چنین امری ضروری است که همه بخشها در کنار هم قرار بگیرند و برای بهتر شدن شرایط و حل مشکلات تلاش کنند. اگر شرایط اقتصادی کشور بهبود پیدا کند منفعت آن شامل حال همه میشود و باید همه به این امر توجه کنیم.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
کاندیداها طرحی در خصوص گردشگری ندادند/ آقای کوچکسرایی از قائمشهر: کاندیداهای محترم ریاست جمهوری هیچگونه طرحی در خصوص گردشگری اعلام نکردند. کشور ما هم در منطقه و هم در جهان میتواند قطب گردشگری خوبی باشد. هم از لحاظ اقلیمی و هم آشپزی بومی. در هر منطقهای اگر در این زمینه کار شود گردشگران زیادی به کشور خواهند آمد.
بازسازی پارک بسیج/ صلاحالدین زرکوب: با وجود اتمام پروژه مترو تهران در ایستگاه بسیج اما روند بازسازی پارک بسیج بسیار کند پیش میرود. لذا از مسئولان محترم شهرداری تقاضامندیم اقدامات لازم را در این باره انجام دهند.
کمبود نهادههای دامی/ عزیز کاسب: علت کمبود نهادههای دامی چیست؟ در برخی از مناطق نهادههای دامی با قیمت بسیار گزافی فروخته میشود و در بعضی جاها وجود ندارد. لذا از مسئولان محترم تقاضامندیم که به این موضوع رسیدگی نمایند تا از تکرار تخلفات در این خصوص جلوگیری شود.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
کاندیداها طرحی در خصوص گردشگری ندادند/ آقای کوچکسرایی از قائمشهر: کاندیداهای محترم ریاست جمهوری هیچگونه طرحی در خصوص گردشگری اعلام نکردند. کشور ما هم در منطقه و هم در جهان میتواند قطب گردشگری خوبی باشد. هم از لحاظ اقلیمی و هم آشپزی بومی. در هر منطقهای اگر در این زمینه کار شود گردشگران زیادی به کشور خواهند آمد.
بازسازی پارک بسیج/ صلاحالدین زرکوب: با وجود اتمام پروژه مترو تهران در ایستگاه بسیج اما روند بازسازی پارک بسیج بسیار کند پیش میرود. لذا از مسئولان محترم شهرداری تقاضامندیم اقدامات لازم را در این باره انجام دهند.
کمبود نهادههای دامی/ عزیز کاسب: علت کمبود نهادههای دامی چیست؟ در برخی از مناطق نهادههای دامی با قیمت بسیار گزافی فروخته میشود و در بعضی جاها وجود ندارد. لذا از مسئولان محترم تقاضامندیم که به این موضوع رسیدگی نمایند تا از تکرار تخلفات در این خصوص جلوگیری شود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
موافقت رهبر انقلاب با عفو یا تخفیف مجازات تعدادی از محکومان
-
از توکیو تا توکیو با سیمین و فرزانه
-
فصل متفاوت بازارها
-
درتکاپوی واکسن
-
قیمت واکسن محل نزاع داخلی نشود
-
رئیسی: به دنبال افزایش سرمایه اجتماعی هستیم
-
با دو تابوت برگشتیم
-
توافقنامه امنیت سایبری بین امریکا و روسیه امضا شد
-
در جستوجوی آب
-
نقش شهروندان در بهبود سرمایه اجتماعی
-
خواستههای بخش خصوصی از دولت آینده، ملی است
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین